میشد قوچان را شهری دور شهری منزوی ویا کلمات دیگری ازاین دست که اشاره به شهری ارام ودور ازجنجالهای سیاسی و اجتماعی و هیاهو و تا حدودی جدا افتاده عنوان کرد اما هنگامی که گذارت برحسب تصادف ویا تعاملی نامنتظر به این شهر میافتد قبل از هرمساله دیگری نسیم آرامش و صفایی است که در فضای این شهر بیرون آمده از دل تاریخ احساس می-شود. شهری که عبور از درون وقایع دردناکی فروش دخترام قوچانی و فاجعه زلزله ۱۲۷۲که شهر قوچان را بکلی نابود کرد را در حافظه خویش دارد. اما شاید حاصل این تجربیات قبل از هرچیز روحیه تسامح و تعاملی است که در روحیه اجتماعی این شهر بین اقوام و طوایف ادیان و زباها و اداب و رسوم دیده میشود واین هرچند شاید نوعی ویژگی کهن فرهنگی و مدنی ایرانیان است ولی دراین شهر نمودی درخشان وبا شکوه دارد.