یکی ازاین شهرها تویسرکان در گذری بود که روبه کرمانشاه داشتیم. تویسرکان در دره درحصار دو کوه بلند الوند و رشتهکوههای زاگرس که قادر به پنهان کردن زیباییهای آن نبودند قرار داشت. اما از بلندیهای الوند چشمانداز تویسرکان بسان نگین انگشتر در احاطه انبوه زمردین درختان شاید گردو و مزارع زرین پوشیده از حوشههای گندم دیده میشود. نظیر این زیباییهای طبیعی را در همسایه نزدیک آن اسدآباد که دردامنههای الوند قرار دارد میتوان دید..
زمان دیگری در بازگشت بهسوی همدان در سایه زوشنهای روزی که رو به تاریکی میرفت تصویری شگفت و تاثیرگذار از دشتی مملو از اتش پیش چشمانت شکل میگرفت اتشی که روستاییان شاید با آرزوی تقویت وبهتر شدن محصول سال بعد بر زمینهای رز اندود پوشیده از ساقههای درو شده گندم افکنده بودند..
نمونههای کهنتر آن اندکی دشوار بود. و این امر بیتردید ناشی از ترویج فرش شهریباف و نقشهای غیر سنتی و کنار گذاردن نقوش و طرحهای محلی بوده است فرش تویسرکان فرشی است با ریشههای روستایی و نقش و رنگ آمیزی که ویژگیهای فرشبافی سنتی و بومی از نظر نوع نقش و محدودیت رنگ و رج شمار تا حدودی درشت با این تفاوت که تاثیر فرشبافی شهری تا حدی نرمی و انعطافی به آن بخشیده که احتمالاً ناشی از تغییر الیاف مورد استفاده است.