سرزمین من ایران 6

سرزمین من ایران 6

در هیچ تاریخی نمی توان نقش انسانهای عاشق و فداکاری را که در فرصت های جاری و مداوم عمر خویش همواره کوشیده اند بردفتر هویت و موجودیت و واقعیت فرهنگی و زیستی زادگاه خویش برگی بیفزایند ازیاد برد.

داستان را کوتاه می­کنم ولی باید برگردیم به مردمانی که یونانیان و رومیان انان را بربر می­نامیدند،چگونه در کوران سخت ترین حوادث و آوار های تاریخی به مدد هوش و شجاعت و استعداد توانسته­اند با استفاده از فرصت­های تاریخی پیش آمده سرزمین ویران خود را دانسته و نادانسته ولو به حکم غریزه حیات حفظ کرده بقای انرا تا به امروز برسانند.مساله را به صورت یک پرسش مطرح می­کنیم.

آیا میدانستیم دراین سرزمین که بخش مهمی از آن خشک و کویری است تاچه میزان آبشار و برکه­ها و دریاچه ­های کوچک وچشم نواز و گاه پنهان وجود دارد که به مدد وجود آنهادر یک نقطه غیرقابل تصور زندگی و حیات جمعی دوام یافته است. طی این سال­ها ده­ها غار زیرزمینی یافت شده که انتهایی برای آنها معلوم نیست.

آثار و بقایای زندگی انبوه مردمانی که خانه و زندگی خویش را بناچار زیر پای دشمن رها کرده و در جستجوی ریشه های خویش برای زایشی دیگر  به زیر زمین­ها پناه برده و روز-ها و-ماه-ها و شاید سال-ها در آن­ها زیسته اند،گاه یافت می­شود. این بخشی از سیمای تاریخی سرزمینی است که همواره نه تنها مورد هجوم رقیبان و غارتگران بوده بلکه بسیاری زمان-ها این سرنوشت مردمی مقاوم وهو شمند بود که برای حفظ  موجودیت خود از ستم استبداد و  خشونت¬های قومی دینی مذهبی و نسل کشی-های کینه توزانه نه فقط به زیرزمین-ها که برفراز کوه-ها و-قله ها  پناه برده اند.این زمان کشف و باز شناخت برخی ازاین مکان­ها و بسیاری از این

زندگی­های دوگانه تاریخی در نقاط مختلف این سرزمین حیرت آوراست.

در روزگاری که برخی از مردم زندگی خودرا در تعلیق و سرگردانی و افسردگی هستند انسانهای جستجوگری که زندگی و زیبایی زا ستایش میکنند و در جستجوی آن قدم بر نقاطی میگذارند که گاه تصور حیات بر آنها مشکل است.به کمک انسان­های جستجوگری که دوست دارم آن ها را کاشفان دلایل بقای تاریخی این سرزمین بنامم برنقاطی ناشناخته از کویر­ها قدم می­گذارند که تصور حیات در آن مشکل است،گاه بر رودی کوهی با مخزنی از آب در نقطه ای پنهان می­گذرند که گاه در آن اثر و نشان حیات بسیاری انسان­های گذشته بردیواره-های آن دیده می­شود. وجود گاه روستاها و نقاطی سر سبز و روح­نواز پراکنده در سراسر سرزمینی است که شهرت کویر­های گسترده برجغرافیای ان سایه افکنده است.

واین تنها اشاره -ای به کاری جمعی وحرکت تاثیر گذار گروه هایی از مردم ما است که تلاش درجستجوی قطعات گمشده و یا فراموش شده سرزمین خود را ضمن لذت بردن از آثار کوچک و ناشناخته و زیبا (هرچند گاه با اندوه) بر انفعال وسکون ترجیح می­ دهند.

تصویر بانویی روستایی(نشسته روی زمین)، با اینکه بی سواد بود ولی در مجسمه سازی تبحری عجیب و قوی داشت. تمام مجسمه ها و اثار وی فی البداهه بودند بدون هیچ پیش زمینه و یا حتی طرحی از قبل.