علی اکبر مهدی­یی

نمیدانم اورا دوست بنامم یا آشنا ویا همکار ویا همه آنها اما زمانی که فهمیدم درگذشته است سخت غمگین شدم چون اورا ازجوانی می شناختم زمانی که تنها مهدیی بود باقلمی جوان وتابناک که به روشنی مسیر پیشرفتش را نشان می­داد.

و زمانی که اندک اندک بجایی رسید که میراث دار هنرمندانی چون بهادری و ارچنگ ورستم شیرازی شد مانیز با او بزرگ شدیم و ازدور یا نزدیک شاهد رشد و توانایی­هایش بودم.

به یاد دورانی که من و یا اندک کسان دیگری تلاش می­کردیم ازاصالت وهویت حرف بزنیم وخیلی راه بجایی نبرد اکنون که مهدیی رفته است همه حرف از اصالت و مهارتی است که بعنوان آخرین پرچمدار آن بود و بهرحال امروز مهدیی­یی دیگز نیست وغرفه ویژه او درنمایشگاه شاید بی او جلوه ای نداشته باشد.

در گذشتش با خانواده گرامی همسر مهربان و فرزندان عزیزش همدردی می کنم.