رفوگران
در بازار تهران در جائي كه هنر بلند مرتبه ايران يعني هنري كه آوازه شهرت خويش راازدورانهاي طلائي
افسانه هاي شهرزادوكاخهاي رويائي سلاطين وخلفا به كاخهاوعمارات پرشكوه سلاطين ثروت دنياي امروز كشانيده يعني فرش دستباف فرمان ميراند ، دراطاقهائي كوچك كه علائالدينها كهنه ورنگ رفتهاي به انها گرمي مي بخشد به ديدار كساني مي رويم كه به نظر مي رسد زمان آنها را فراموش كرده ودر دهها سال پيش نه كه صدها سال پيش زندگي مي كنند. به پشت خم شده آنان مي نگرم كه بر فرشي كهنه اي خم شده اند كه چندي بعد فرشي خواهد شدكه صاحب آن به داشتنش فخر خواهد كرد . به دستهاي ماهري مي نگرم ودرانديشه اين كه چه تعداد فرش با گذشتن اززير اين دستان زندگي يافته و گاه حتي به موزه هاي دنيا راه يافته است .وبه انبوه فرشهاي به ظاهر حقيري كه دراطراف اين كارگاه كوچك است ووقتي ازاينجا بيرون ميرود تبديل به چه ثروتي خواهد شد كه گاه حتي گوشه اي از ان سهم بازيافتي مي توانست زندگي اين هنروران را تغئر ده. .دربازار تهران ثروتي نجومي خفته است . اگرچه امروز براين ثروت ماري از مشكلات وموانع خوابيده اما اگر قدر آنرا مي دانستيم واگر پاس حرمت ونامش را مي داشتيم .اگر سهمي ازاين ثروتي را كه ازنعمتهاي خداوندي درسرزمين ماست به زحمتكشان آن برمي گردانديم شايد اين چنين روزي پيش نمي آمد.
در حضور آقاي حسن مزيناني هستيم دركارگاه كوچك او دريكي از سراهاي بازار
نقش وفرش – لطفا خودرا معرفي به فرمائيد و اندكي از سابقه اتحاديه خودرا به فرمائيد .
مزيناني – حسن مزيناني از سبزوار هستم و38 سال سابقه رفوگري دارم .درحال حاضر مسئول انجمن رفوگران فرش دستباف هستم .سالهاي متمادي بود كه خلا وجود يك تشكل صنفي دربين همكاران احساس مي شد وقبلا نيز چندين بار تلاش براي تشكيل يك اتحاديه صورت گرفته بود . تا اين كه از سال 82 عدهاي را جمع كرديم وپس از طي مراحل قانوني مجمع اول تشكيل شدو اكنون حدود 1600 عضو داريم .قرار است دراستانها هم مشابه اين اتحاديه تشكيل شود ونمايندگان آنها درمجمع ما شركت كنند.
نقش وفرش – راجع به اهداف خود به گوئيد .
مزيناني – مجموعه اهداف ما درجزوه اي كه خدمتتان مي دهم امده است وبراساس آن :
- تشكيل وساماندهي هنرمندان اين حرفه به جهت ارتقاي كيفيت اين هنر
- شناسائي وجذب جوانان علاقه مند وگسترش زمينه اشتغالزائي
- اعتلاي مدرك شناسائي براساس رتبه بندي مهارت فني وهنري
- معرفي هنرمندان اين رشته جهت اخذ مدرك هنري معادل
- خريد فرشهاي كهنه وقديمي جهت احيا وارايه مجدد به بازار
- معرفي نيروي متخصص جهت آموزش در مراكز آموزشگاهي ودانشگاهي
علاوه بران درتماس دائم با مسئولان سعي از انها ميخواهيم كه با گذاشتن كلاسها وكارگاهاي آموزشي ومعرفي به مردم ارزش اين كار بيشتر شناخته شود.
نقش وفرش – لطفا همكارن خود را معرفي به فرمائيد وازرفوگران گذشته اگر كساني را به خاطر مي آوريد بگوئيد.وبعا هم اگر شرح حاللي اززندگي هركدام انها كه توانستيد جمع آوري كنيدودرصورت امكان فرشهاي جالبي كه تعمير كرده اند. براي ما بفرستيد ، سعي مي كنيم كه چاپ كنيم .
مزيناني –آقاي مرتضي شهنازي كه حدود 45 سالي هست كه رفوگري مي كنند وآقاي رضا نوري كه پدرشان رفوگر بوده است وخوشبختانه خودشان با علاقه پي اينكار آمده اند .دراينجا بايد يادآوري كنم كه غالب رفوگران غالبا ابتدا بافنده بوده اند وبيشترشان هم از همدان ويا اردبيل دراين حرفه آمده اند.برخي ازاستاد كاران شناخته شده دربازاراستاد عرب( درسراي رحيميه ) – استاد نجم( درسراي مهديه ) – ميرزا يعقوب ( پدر آقاي امير انتظام )- حاج روح الله ( سراي امير كبير ) را نام ميبرم كه البته استادان بزرگ ديگري بودند كه بسياري از انها رابه خارج ميبردند واميدواريم كه بتوانيم نامهاي آنا ن را جمع آوري كنيم .
نقش وفرش -مي توانيد از نمونه هاي فرشهائي كه تعمير كرده ايد نام ببريد .
مزيناني- تعداد فرشهائي كه توسط هنرمندان رفوگر بازسازي شده ازحد بيرون است متاسفانه همانطور كه اين هنرمندان گئمنام بوده اند كارهاي هنري هم كه كرده اند هيچ جا انعكاسي نيافته است .ومن كسي را مي شناسم كه بعد از 50 سال كارحتي يك عكس از كارهاي خودرا ندارد.
نقش وفرش- متاسفانه اين حتي درباره طراحان بزرگ گذشته هم همينطور بوده وهيچ عكسي از كارهاي خود نداشتند .فكر كنيد اگر بافندگان هنرمند نيز حداقل سوابق كاري خودرا حفظ مي كردد چه ارزش پيدا مي كرد.به هرحال اين امر ناشي از آن است كه اين كاروبه طور كلي فرش دستباف نه ازطرف مسئولان ونه از طرف تجار ونه حتي از طرف خود وابستگان اين كار ارزش داده نمي شود .
مزيناني – از فرشهائي كه مي توانم يادكنم فرشي بود كه از اگراآمد . ابتدا فكر كرديم مال استان مركزي است ولي بعدا معلوم شد اين فرش متعلق به پارسيان هند است كه درزمانهاي دور توسط زنان انها بافته شده بود .(توجه شود كه فرشهاي ايراني در گذشته ها نيز بافته مي شده است ).وديگر فرشي كه متعلق به هريس وظاهرا متعلق به چند سده پيش بود وتوسط يكي از تجار به امريكا برده شد.بود وبعدا براي تعمير به ايران آورده شد.وتوسط حاج قربانعلي زماني تعمير شد .وفرشي با كتيبه سفارش پتاك براي سفارت انگليس درعهد مظفرالدينشاه كه عكس آنرا دارم ازاين مقوله ها بسيار است وغالب رفوگران مي توانند اين را به شما بگويند.
نقش وفرش به نظر من بايد سازمانهاي فني حرفه اي از نظريات شما در نوشتن معيارهاي مهارت سنجي استفاده كنند وشما بايد اينها را از انها به خواهيد . البته ما درنمايشگاههائي كه گذاشته شده سعي كرديم كخ ارزشهاي حرفه خودرا نماي دهيم .از سوي ديگر درسازمان فني حرفه اي درجه بنديهائي مثلا براي مهارت سنجي كرده اند كه نادرست است مثلا براي رفوگر درجه 3 گفته اند كه بايد بتواند فرشهاي موزه اي را دوگره وريشه بزند . كساني كه دراين كار خاك خورده اند مي دانند كه حتي بلند كردن يك فرش موزه اي را نمي شود به دست يك كارگر تازه كار داد . چندسال پيش دريك نهادي يك قالي كتيبه دار وتاريخي از بيجار ( 30 ميليون تومان برآورد شده بود ومن فكر مي كنم ارزش آن چندين برابر بود ) قرار شد كه به موزه امام رضا بدهند ومن از خود آنها شنيدم كه هنگام جا به جا كردن آن گوشه اي از قالي كنده شده بود.وبه قول شما آنقدر توي سر اي كار خورده كه هركس خودرا درفرش صاب نظر مي داند . ما به مركز فرش پيشنهاد كرديم كه اين كاررا دي دوره هائي آموزش دهد.وچند نفررا هم معرفي كرديم لوح تقدير گرفتند.
نقش وفرش –اقاي شهنازي شما صحبتي نداريد؟
از 30 سال به اين طرف شايد نوع رفوگري بهتر شده باشد .به جاي ان كارها كه گاه فرش را وصله مي كردند ويا حتي گاه كوچكتر مي كردند امروز پاتريس مي كنند يعني به نوعي چله جديد را به چله قبلي پاتريس مي كنند. اما ان رفوگري كه واقعا احساس مسئوليت مي كرد متجاوز از 20 سال است كه دراين كارنيامده است .روزي استادموسوي در آلمان براي يك عده تاجر “گفت شما امروز كساني را فراموش كرده ايد كه روزي ضرر آن را خواهيد كشيد . من يك تابلو باف معروفم ولي كاري كه من مي بافم من خودم نمي توانم آنرا نگه دارم آن رفوگر است كه اين كاررا مي كند” .
مايك چيزحرام شده ايم من فقط فرش فروشها را مقصر مي دانم .اگر من بروم به وزارت كار بگويم كارمن سخت است ف يك تاجر بازار وقتي زنگ بزند حرف اورا گوش مي دهند نه حرف مرا .رئيش يكي از همان اتحاديه ها كه زماني خودش هم رفوگر بوده دراولين جلسه گفت داداش من مخالفم وبرعليه اين انجمن خيلي كارها شد.
نقش وفرش – اگرچه حرفهاي شما كلا درست است وبالاخره صنف تاجر وفرش فروش وحتي توليد كننده ها خيلي دراين زمينه كوتاهي كرده اند وخيلي هم مورد انتقاد قرار گرفته اند ولي امروز بسياري از انها سعي مي كنند به نوعي همراهي كنند وبا كارگران ووابستگان فرش روابط بهتري داشته باشند . شما هم سعي كنيد به طور فردي كسي را متهم نكنيد وزيرا ما اگر اين نامها را ذكر كنيم كه البته ترسي نداريم نه صحيح است ونسودي براي شمادارد . شما همين قدر كه اين اتحاديه را تشكيل داده ايد وتعدادكمي هم نيستيدبسيار عالي است ومي توانيد دربسياري جاها حداقل ارزش كار خودرا به آنها به قبولانيد .
شهنازي – فرش ايران اكنون ازبين رفته است وكار كم شده است . صاحب كار مي آيد از سروته فرش مي زند وبعد هم وقتي فرش بافته شد هي ازآن ايراد مي گيرد كه ارزان به خرد .بافنده هم مجبور مي شود پشم قلابي بخرد ويا چند رج پود نزند كه ارزانتر تمام شودوبعد كسي نمي خرد وبعد مي نويسند كه 20000بافنده دست از بافت فرش كشيده ند . اگر تريبون بگذارند من خواهم گفت من كه فرش را خراب نكرده ام ،الان مي من حتي مرده فرش را زنده مي كنم . ولي هرچه مي كشيم ازدست اين فرش فروشهاست من از 9 سالگي دراين كار هستم .دربازار يك كليمي بود بنام كرمعلي كه مي گفت” شما مسمانها وما يهوديها نه چشممان را مي گذاريم ونه بيخوابي مي كشيم ونه جوانيمان را مي گذاريم چرا اينقدر بي انصافي درمورد بافنده ورنگرز ورفوگر مي شود . گفت كه من شاهد بودم كه بافنده اي فرش خودرا به بازار آورد وبه قيمت 30000تومان فروخت وامروز خريدار به 500000هزار تومتن سود هم راضي نيست” .درگذشته ما خيلي سعي كرديم يك اتحاديه اي تشكيل دهيم وحتي جائي هم گرفتيم وتابلوئي هم برسردران زديم ولي با زور پليس درانجا رابستند تابلو را پائين كشيدند .من با گوش خودم شنيدم كه مي گفتند به رفوگرجماعت اگر روبدهي از گرده ما پائين نمي آيند.
مزيناني – البته مساله اصلي بيمه بود ومي گفتند شما پاي ماموران بيمه را به اينجا باز مي كنيد .
نقش وفرش – ما البته قصددفاع ازكسي ويا چيزي را نداريم وشايد انچه شما مي دانيد ما واقعا نمي دانيم.ولي بهرحال اسم بردن از افراد جزاين كه ايجد ناراحتي مي كند مشكلي راهم حل نخواهد كرد . ولي به طور كلي درفرش متاسفانه همواره از سالهاي دور بين كارگر وكارفرما يك سو تفاهمي وجود داشته است .من زماني چون به اين كار خيلي علاقه داشتم تصميم گرفتم چند قطعه فرش ببافم . داستانش مفصل است . البته كساني كه طي اين سالها مرا مي شناسند مي دانند كه هيچگاه طرف كارگران را رها نكردم به هرحال شايد هم به خاطر ناشي بودن چه برسرم گذشت كه براي هميشه دانستم من اهل اين كار نيستم با اين وجود من هميشه اين مساله را ناشي از يك نظر بد بينانه وقهرآميز بافنده نسبت به كارفرما وويا بالعكس مي دانم . بهر حال الان درفرش وضعي به وجود امده كه بايد همه دست به دست هم بدهند وكمك كنند .شايد كارفرمايان هم بعضا دلشان به خواهد كه واقعا اين رابطه درست شود وهمه بايدبه فرش فكر كنند.
وقتي ما مي گوئيم احترام نسبت به فرش بايد بالا رود يعني هرآنچه مربوط به فرش است بايد احترام پيدا كند كه آنموقع هركس براي خود شاني مي ابد قاليباف ورنگرز ورفوگر وتاجر همه همينطور .
مزيناني – آقاي محمدي راهم معرفي ميكنم كه رفوگر خوبي هستد ويك كارگاه خيلي خوب در ياخچي /اباد دارند وفرشهاي خوبي زير دستشان است .
علي محمدي – 20 سال است كه دراين كار هستم .يكي از مشكلات ما اين است كه كسا ني وقتي ميخواهند فرشي از خارج براي رفو بياورند مي گويند ورود قالي از خارج ممنوع است خوب چه عيبي دارندد اگر رفوگر خوب پيدا نمي كنند به اينجا بياورند .حتي فرشهاي ايراني هم كه ازخارج مي آيد همين مشكل است ومي گويند بايد پيمان به سپاريد .
مزيناني – شايد براي اين است كه درداخل نفروشد ويا تعهد كند كه برگرداند.
محمدي -نميدانم چرا به اين كار توجه نمي شود فرش نفت نيست كه ازبين برود ، همه چيز ان متعلق به خودمان است از پشم ونخ ان گرفته تا رنگ وگياه وكننده كارراداريم وگذشته ازآن فرش بالا ترين ضريب اشتغال را دارد. بنا به گفته سازمان برنامه براي ايجاد هرشغل 30- 50 ميليون تومان بودجه لازمست درحالي كه فرش را با اندك سرمايه مي توان تهيه كرد وبا 80 ميليون تومان مي توان به صورت گردشي 100 نفررا سركار گذاشت.
به همراه آقاي مزيناني به نزد اعضاي هيات مديره اتحاديه صنف رفوگران ميرويم كه دركارگاه كوچك يكي ديگر از اعضاي اين حرفه جمع شده اند.دراتحاديه پاي صحبت عده اي افرادي كه بعضا از هنرمندان باسابقه اين صنف هستند مي نشينيم .
نقش وفرش با تشكر ازاين كه اين امكان را فراهم آورديدكه درخدمت شما باشيم يايد بگويم مجله اي داريم كه اميدواريم به نوعي بتواند گوشه اي از مسائل صنفهاي وابسته به فرش را مطرح كند من خودم تصورم اين است كه عمري را درراه فرش گذرانده ام اما مي بينم كه گروههاي ديگري هستند كه عمر وزندگيشان را دراه باارزشتري ازما گذاشته اند وچندان نصيبي هم نبرده اند وحرفشان نيز جائي تاثي نداشته است بهرحال درخدمت شما هستيم تا به نوعي حرفهاي شمارا منعكس كنيم نميدانم حتما موثر باشد ولي به هرحال كمكي است .
مزيناني اين صنف عملا جز محروم ترين طبقات جامعه هستد چه به لحاظ معنوي وچه به لحاظ مادي نه حمايتي دارد ونه بيمه اي . واقعا هنوز اين صنف زحمتكش با اين همه سابقه يك دفترچه بيمه ندارد كه براي چشمش به دكتر برود . اسم مارا گذاشته اند سرويسكار يعني كاري كه ددنيا تعريف شده وتكميل ومرمت وگاه حتي فرش را از نابودي نجات مي دهد كسي معني ان را نمي داند خوب وقتي يك جوان مي بيند كه اين كار نه ارزش معنوي دارد ونه اجر مادي سراغ اين كار نمي آيد ، ومي رود سراغ كارهاي بي ارزش ديگر .
درسال 70 قرار شد كه به صادرات چي بابت هردلا 5/1 درصد بدهند وآن موقع نزديك 7 ميليارد تومان جمع شد ولي پس چرا قاليباف وورفوگرراازقلم اندختند.
نقش وفرش – همينطور است . عملا رفوگر وقالباف جزئ پائين ترين گروهاي اجتماعي تلقي مي شوند چه به لاظ سختي كار وچه به لحاظ معيشت .ولي خودشان هم خودرا دست كم ميگيرند .وقتي ما باقاليباف ويا رفوگر صحبت مي كنيم مي گويد ماكه بدبختيم ودخترش خجالت مي كشد از حرفهِ ي پدر يا مادرش بايد اين تفكر ازبين برود ونشان دهيم كه فرش باعث فقر نيست واين شرايط است كه باعث فقر مي شود.
بخشي – 37 سال است كار ميكنم وهمه استادان من هستد درچندنمايشگاه خارجي بودم ومابهترين كارها را انجام ميدهيم ولي بها داده نمي شود وماحتي بيمه نداريم .ازمسائل ما يكي اجازه ورود فرشهاي خارجي است ، مي گويند بايد 5 ميليون تومان ضمانت بدهي تا بتواني فرش را ترخيص كني من از كجا بايد چنين رقمي را بياورم .
نقش- .فرش اين مساله از طرف آقاي محمدي هم مطرح شد . به نظر مي رسد كه بايد جمعي اقدام كنيد .
نعمتي –نظرختصي ندارم .
احمدي فرش سرمايه بعد ازنفت است امروز به وضعي افتاده كه ضررش به همه رسيده است .ماقبل از انقلاب هم بيمه نداشتيم وحالا هم نداريم .
يعقوبي – 47 سال است كه كارم رفوگري است وفعلا هم با پسرهايم دريك حياط مخروبه كار مي كنم . رفر هويت دادن به فرش است مي گويند اگر رفوگر نباشد اصلا صادرات نيست ولي درعمل هيچكس به اوتوجه نمي كند. مدتهاست در انجمن صنفي دنبال بيمه هستيم ولي براي يك امضا كار بيمه ما مانده است .
آقاي قويدل الان براي چشمش 3ميليون داده است وخوشبختانه شايد براي اين كه اوسالهاست كار مي كند اندك پس افتي داشته باشد ولي بقيه چي اكث رفوگرها درجنئب شهر ودرخانه هاي يك يادو اطاقي زندگي مي كنند واينها هنرمنداني هستند كه مرده رازنده مي كنند .من نميدانم چرا به همه چيز فكر مي كنند جز رفوگران . با اقاي گرجيان صحبت كنيد كه ايشان ازافرادباسابقه صنف واز بانيان اين انجمن هستند.
گرجيان -53 سال است كه دراينكار هستم .ما متاسفانه بسيار موردبي مهري قرار گرفته ايم چه از طريق تجار وچه از طرف مسئولان كشور وچه درگذشته وچه درحال .خودتن مي دانيد كه كار قالبافان هم رنگ وهم نقشه وهم بافت ويك كار هنرر است كه ارز وارد مي كند ولي متاسفانه آنها خود تابه حال ثمري از كار خود نبرده اند.
نقش وفرش – مي دانيم كه صحبت خيلي بيشتر ازاينهاست وبي مهريها راحد واندازه اي نيست تا وقتي فرش پول در مي آورد خوب است واگر نياورد ( كه تقصير خودشان بوده ) بايد بروند گندم بكارند .شما بهتر مي دانيد كه امروز فرش ايران به چه روز افتاده است جنسهاي بد بي گره بافي چندچين يك پود وشما مي دانيد كه فرشهاي 50 -60 سال پيش چگونه بود وامروز چگونه است .
درميان گفته هاي جمعي به گوش ميرسد :
-همه جا نائين ميبافند وفرش حبيبيان بيچاره رابا جفتي بافي خراب كرده اند.
– 10 سانتيمتر مي بافنديك پود مي دهندوبا اولين شستشو پودها بيرون ميزند
–فرش تبريز را برده اند دركاشمر وكاش خوب مي بافتند .
– مراغه ابريشم مي بافد ووضع قم را بهم زده است .
– فرش را كه مي بينيد ( فرش ابريشمي را نشان مي دهد كه دراثر آب به كلي رنگهاي ان درهم شده است ) براي رنگ برداري آورده اند . كجا اين رنگهامي تواند جاي رنگهاي گياهي را بگيرد.
نقش وفرش – مي دانيد شما اين مسائل را باييد بگوئيد چون شما بهتر از هركس مي دانيد كه برسر فرش دستباف چه امده است .وگرنه درهمين وضع نا به سامان هم فرش خوب مثل فرش اصفهان مثل فرش قم مشتري خوب دارد وهرچقدر هم تورم بالا رود انها فرششان را گانتر مي فروشند . البته وقتي فرش خوب فروش رود وضع طبقات پائين تر جامعه فرش هم بهتر خواهد شد .
احمدي- ما درخانواده مان از سال 1328 قاليبافي داشتيم وفرشهئي را كه مي بافتيم علامتي مي گذاشتيم تا اگر دزديده شدويا چند سال بعد بتوانيم تشخيص دهيم. روز ي يك فرشي براي من آوردند ونگاه كردم ديدم از فرشهاي چهل سال پيش خودمان است علامت انرا نگاه كردم ديدم درست است ان فرش بعد از 40 سال كوچكترين تغئيري نكرده بود .چندي قبل دوستي برايم يك قاليچه ازتبريز آورد كه گفت دوست دارم اينرا به توكادو كنم .البته من انرا خريدم وريش نماز مي خواندم . بعد از يك مدتي نگاه كردم ديدم مثل اين كه تغئيراتي كرده بود معلوم شد كه خانم من روي ان جاروبرقي كشيده است وبعد كه دقت كردم ديدم كه اصلا تمام پرزهاي فرش رفته بود واز نقشه ِ ان نيز اثري نمانده بود . درست است فرش به خاطر همين چيزهاست كه ازبين رفته است .
رستمي – حالا چه كار مي شود كرد چون شما مي دانيد كه اين هنر كلا نياز به يك مقدار تبليغات دارد كه كار ما شناخته شود .ووقتي من رفوگر گوشه يك پستونشسته ام كسي ازارش كار من با خبر نخواهد شد . فرش مملو از افرادي است كه صاحب تجربه هستند وبايد تجربيات انها را مكتوب وعلمي كرد . فرش امروز متاسفانه كلا تجاري شده است وارزش هنري آن ازبين رفته است ما بايد با استفاده از تجربيات پيشينيان كه كلا از طبيعت گرفته شده بود به روز شود مانبايد دائما ازيك نقشه كپي كنيم وبايد براي پيشبرد فرش خود ازتكنولوژي استفاده كنيم .
نقش وفرش – حتما منظورتان از تكنولوژي علم است چون فرش را نمي توان با تكنولوژي به روز كرد .
رستمي – زماني بود كه رنگرزان مثلا براي رنگرزي كلافها را 24 ساعت درآب رودخانه مي گذاشتند وامروز تكنولوژي كار رنگرزي را خيلي سريعتر انجام مي دهد ويا فرشها از پشمهاي خودرنگ گوسفن رنگ مي شد وامروزه ربا نخهاي رنگ شده فرش بافته مي شود.
نقش وفرش – ببينيد تمام آنچه شما مي گوئيد درفرش ارزش است اگر زماني رنگرزها كلافهاي خودرا درون رودخانه مي گذاشتند به دليل وقت وعلاقه وحوصله اي كه داشتند بوده ضمن اين كه نخهاي رنگ شده با ان روشهاي سنتي آنقدر ارزش افزوده داشت كه اين اندازه وقت براي رنگرزي اصلا دان به حساب نمي آمدوبعد هم اي ن كاررا روستائياني مي كردند كه براي اين كارها وقت زياد داشتند . وديگر اين كه همكاران ماهر ورفوكار شما مي دانند كه فرشهاي خود رنگ خود داراي چه ارزشي بوده است .ظاهرا شما جوانيد وتبليغات نادرست داير برصنعتي كردن فرش شما را تحت تاثير قرار داده است . برايتان مثال بزنم يكي از تبليغات نادرست ودروغي كه با اهداف خاص به زور به مردم تلقين شد مساله ارزان بودفرش ماشيني بود . شما بهتر ازمن مي دانيد كه تا قبل ازاين زمان فرشهاي ارزانقيمتي بود كه بسيار هم زيبا بود وبه انها خرسك مي گفتيم ودرهمه خانه ها بود .وبراي آوردن فرش ماشيني انها را به عنوان فرش هاي درجه سه از عرصه توليد خارج كردند .درحالي كه همان خرسكها حتي لاشه اش امروز از فرش ماشيني بيشتر ارزش دارد.
عباس خانيان – 54 سال دارم از 12 سالگي دركار رفو هستم وهرنوع فرش كه بگوئيد درست كرده ام فرش ما هنري طبيعي وخدادادي بود ولي امروز همه چيز را ازآن گرفته اند متاسفانه بدست تجارت افتاد وفقط پول را دران ديدند وگفتند كه وقتي ما به اروپا ميرويم خريدار فرشي مي خواهد كه با لباس خانش بخواند . چطور درگذشته فرشهاي مارابامنت قبول مي كردند .
نقش وفرش – اين هم از همان ادعاهاي دروغ است شما يك فرش گرانقيمت اصفهان واصولا يك فرش خوب وبا ارزش را هرگز براي ان نمي خريد كه 6 ماه بعد كه نه 6سال بعد هم دور بياندازيدبراي چنين فرش خانه خودرا تغئير مي دهند
خانيان – يك اروپائي فرشي را براي تعمير مي آورد كه اگر مابيرون بياندازيم رفتگر نمي برد ولي او مي گويد يادگار پدرم است وبرايم ارزش دارد. اتحاديه فرش فروشن متوانست با ورود كارخا نه هاي فرش ماشيني مخالفت كند ويابايد اعتراض مي كرد .همين الان هم فرش بد مي بافند وكسي نمي خرد ومي گويند بازار خراب است وآنوقت ما ريه وچشمان خودرا ازدست داده ايم وبچه هاي ماهم وارد اين كار نمي شوند . فرش خوب مثل قران است كه هيچگاه كهنه نمي شود.
نقش وفرش – ما از شما ممنونيم كه فرصت اين گفتگو را براي ما فراهم آورديد. شما قدم اول ومهم قضيه را برداشته ايد واكنون وقت ان است كه ازاين اتحاد واتحاديه بهره بگيريد اولا بايد هركاري را جمعي اقدام كنيد . شما بايد ار مسئولان وزارت كار بخواهيد كه اين حرفه ( والبته حرفه هاي سخت ديگر فرش مثل رنگرزي وطراحي ) جزء مشاغل سخت به حساب آيد براي انها بيمه رايگان واجباري درنظر گرفته شود و بايد بخواهيد كه باپياده كردن طبقه بندي مشاغل دراين حرفه ومهارت سنجي هنرمندان رفوگر انا جزتكنيسنهاي ماهر طبقه بندي شوند واز مزاياي مربوطه بهره مند شوند .تعداداين هنرمندان كم است وروز به روز نيز كمتر ميشوند حق جامعه است كه از تجربيات اين هنرمندان دردانشگها ومراكز اموزشي بهره بگيردو حق رفوگران جوان است كه امكان تغئير زندگي خودرا بيابند وبه دليل تخصص خود از امكان تحصيل در هنرستانها و دانشكده ها بهره مند شوند . شما بايد نامه بنويسيد وبراي تمام مراكز مسئول به فرستيد بالاخره اگر 9 نفر جواب ندهند نفر دهم دنبلا كار شمارا خواهد گرفت . شما درخواست سياسي كه نداريد و هدفتان ارتقاء هنري است كه در خدمت اشتغال و اقتصاد و فرهنگ جامعه است . براي همه شما سلامت و طول عمر آرزو مي كنيم و اميد موفقيت داريم .