تقدیم به دکتر علی حصوری
نقش و فرش – شماره صفر – خرداد ١٣٨٣

نیاز به تحقیق و پژوهش در مورد فرش بسیار دیر احساس شد و از آنجا که سودآوری و ارزش اقتصادی بالقوه فرش دستباف حداقل طی یک قرن مانع از آن شده بود که ضرورت و ارزش تحقیقات در فرش چهره خود را نشان دهد. طبیعتا حضور پژوهشگران با سابقه و یا حداقل کسانی که نگاه علمی به فرش داشته باشند نیز دور از انتظار بود البته این سوای حضور برخی پژوهشگران خارجی در عرصه‌های فرش بود که بهر حال علیرغم ارزش بالای برخی از پژوهش‌ها، بسیاری از آنها تاحدودی با مسائل جاری فرش ایران بیگانه بودند.
با مطرح شدن ضرورت تحقیق و بدنبال آن شکل‌گیری مراکز تحقیقاتی چه به‌صورت وابسته به برخی دستگاه‌ها و یا مستقل، بناگاه با انبوه طرح‌ها و بعضا پیدایش کسانی به‌عنوان پژوهشگر مواجه شدیم که غالبا بدون تماس نزدیک با واقعیت‌های مراکز قالی‌بافی و عدم شناخت علمی و تحلیلی از فرش دستباف بوده‌اند. بحث درباره اینکه چرا مراکز تحقیقاتی و یا طرح‌های ارائه‌شده نتوانستند به نقش اساسی خود در جامعه فرش بهاء دهند و یا اینکه چرا طرح‌های موجود علیرغم هزینه‌ها و امکانات بالقوه کمتر توانستند مانع از سقوط فزاینده فرش ایران بشوند، نیازمند بحث دیگری است. اما در اینجا به بحث اساسی‌تری که آن ارزش حضور پژوهشگر در حوزه نیاز‌های تحقیقی در مورد کالایی نظیر فرش دستباف است می‌پردازیم.
اما در اینجا می‌خواهم از خاطره‌ای یاری بگیرم که شاید در دهه‌های پیش از انقلاب فیلمی با نام ” آوازه‌خوان نه آواز را در یاد دارند ضرب‌المثلی تقریبا جهانی به‌نوعی معرف این بیان است که نگاه نکن چه کسی سخن می‌گوید بپرس که چه می‌گوید. این تعبیر به خوبی در دنیای فرا علمی و تکنیکی امروز مصداق آن است که روز‌به‌روز ارزش دستاورد‌های علمی بر ماهیت و هویت فرد و یا گروهی که پشت سر آن می‌باشند غلبه می‌یابد.
“. این تعبیر را شاید بیشتر بتوان در مورد علوم و دانش‌هایی نیز به کاربرد که ریشه‌های سنتی و فرهنگی داشته و تحقیق در مورد آنها قبل از هر چیز به ارزش و دانش فرهنگی و نوع نگاه پژوهشگر برمی گردد. به عبارت بهتر برای تحقیق در زمینه‌ای ملی و فرهنگی به‌ویژه از نوع سنتی آن ارزش نگاه و فرهنگ شخصی پژوهشگر و به‌خصوص دانش واعتقاد او در زمینه فرهنگ مورد‌مطالعه تعیین‌کننده ارزش طرح انجام شده می‌باشد و این در مورد موضوعات مورد پژوهش فرش دستباف یک اصل است.
دکتر علی حصوری از نوع این پژوهشگران است، با دانشی گسترده و تخصص در زمینه زبان و تاریخ و فرهنگ ایران.
دکتر علی حصوری که دارای لیسانس ادبیات از دانشسرای عالی و فوق‌لیسانس در زبان‌شناسی و دکترای زبان و فرهنگ ایرانی از دانشگاه‌های ایران بود بعلت دانش و تجربه طولانی خود در امر آموزش و استادی دانشگاه به همکاری فرهنگستان دعوت شد. علیرغم همکاری مفید و تخصصی وی در کنار فرهنگستان و موسسه آسیایی (دانشگاه شیراز) و فعالیت-‌های فرهنگی دیگر متاسفانه بعلت پاره‌ای تنگ‌نظری‌ها نظیر بسیاری از اندیش‌مندان وطن‌پرست از فعالیت-‌های رسمی کنار گذاشته شد. دانش وسیع او در تاریخ و فرهنگ ایرانی و همچنین نگاه عمیق و جستجوگرانه او در متون فرهنگی و ادبی فارسی، به وی این امکان را داد که در بدو ورود به عرصه فرش دستباف علیرغم عدم تجربه در این زمینه بتواند دست به تحقیقات مفیدی بزند.
حضور پژوهشگری نظیر دکتر حصوری به خوبی نشان داد که عرصه فرهنگی فرش دستباف را به آسانی نمی‌توان دست کسانی سپرد که نسبت به فرش نگاهی سنتی یکسویه و غیر علمی و غیر تحلیلی دارند.
دکتر علی حضوری در تحقیقات خویش در مورد فرش دستباف با ورود در عرصه فرش‌های کمتر شناخته شده نظیر فرش سیستان، فرش ترکمن و فرش بر مینیاتور با به‌کار گرفتن تجربه و اطلاعات خویش در زمینه‌ها‌ی مختلف فرهنگی، نگاه تحلیلی بر سابقه تاریخی و ارزش‌های بومی و قومی و فرهنگی را در تحقیق بکار گرفت.
کار عظیم او در مورد فرهنگ فرش دستباف که متاسفانه به علت عدم توجه جامعه خواب‌آلود و بی‌تفاوت فرش دستباف، همچنان چاپ نشده مانده است به خوبی گویای آن است که شناخت فرش دستباف نیازمند دانش و پژوهش فرهنگستانی است و فقط کسانی میتواند در این زمینه وارد شوند که در مورد تاریخ و فرهنگ این کشور به‌خصوص حوزه‌های فرشبافی ایران آشنایی کافی و علمی داشته باشند. دکتر علی حصوری که به دلیل روح حساس و خصلت متعهد خود از بسیاری مسائل پیرامونی خویش در رنج بود، به دعوت دانشگاه سوئد سرزمینی را که سخت به آن دلبسته بود ترک کرد دریغ و تاسف بسیار که علیرغم کمبود چشمگیر محققان و پژوهشگران واقعی و دلسوز، پژوهشگری آگاه و سخت‌کوش در زمینه فرش دستباف را از دست دادیم. امید که هر کجا که هست توفیق یارش باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *