وب سایت شخصی شیرین صوراسرافیل

قالي ايران، اوج خلاقيت و خود باوري در هنرهاي ملي ايران

اکبر مهدی ئی طراح، نقاش وتولید کننده صاحب نام فرش اصفهان را در اواخر دهه 60 ،هنگامی که در ابتدای کار خویش بود، ملاقات کردم تا نام او(به همراه همسر هنرمندش) به عنوان یک طراح جوان درکنار نام بزرگانی چون بهادری وارچنگ ورشتیان بیاید. در آن زمان من به عنوان یک پژوهشگر نه صاحب چندان تجربه اي بودم و نه آنچنان آگاهی و تسلطی به هنر عمیق و کهن اصفهان داشتم تا بتوانم طلیعه تولد هنرمند برجسته و صاحب سبک دیگری را در هنر فخیم اصفهان ببینیم .شاید براساس نوعي دريافت حسي و یا توجه و احترام و علاقه و تعصبی که وی به بزرگان و اساتيد عصر خود داشت و مرا در راهيابي به حضور برخي از آنان بسیار یاری رساند، این بخت خوش را برای من به همراه آورد تا بتوانم نام و اندكي از شرح حال وي را در آغاز راهش در کتاب بیاورم.

اکنون اكبر مهدي ئي در جايگاه والائي نشسته است .و اين گفتگوي ما با اين طراح و نقاش و توليد كننده برجسته اصفهان است .

نقش و فرش -باسلام  وتشکر از فرصتی  که در اختیار ما  گذاشتيد، لطفا”  اشاره ای به گذشته وفعاليتهاي خود به فرمائيد.

مهدی ئی –  درسال 1333 دراصفهان به دنیا آمدم .کار نقاشی رابه تشویق پدربزرگوارم شروع  کردم .درسال 1347وارد هنرستان هنرهای  زیبای  اصفهان  شدم وبه نوعی تمام این سالهاروي طرحهای استادان بزرگي چون بهادری و ارچنگ ورشتیان  کار کردم .ازسال1357به بعد مستقل کار می کنم.سبك استاد فرشچیان خیلی روی کارهای من اثر گذاشت .درسال 1380 در دومين دوره برگزاري جشنواره “شانه بلورين “ازطرف هيات داوران به عنوان طراح ونقش پرداز برگزيده انتخاب شدم كه برايم شادي وتشويق به همراه داشت .

نقش وفرش :  لطفا” اندکی  از فرش اصفهان برای ما بگوئید  .

مهدی ئی :  می دانید که سابقه فرش اصفهان به دوران  صفویه می رسد  وتداوم  رنگها ونقوشي است  که نه تنها دربناهای اصفهان ونقاشیها وآینه کاری وگچ بریهای عالی قاپو بلکه درهنرهای دیگری نظیر کاشیکاری  وقلمکارو سرمه دوزی وزری بافی ونگارگري  نیز دیده می شود . در دودمان زندیه  تا قاجارتوليد فرش کمتر بود ولی درهمان 60-70سال  بیشتر که شرکت فرش شروع به فعالیت کردشهرهایی مثل اراک وکرمان  واصفهان وتبريز نیز قالی بافی داشتند که عموما” به صورت  تک بافی بود وکار گاهها  جمعي نبود. با بافت  فرشهای بزرگ  پارچه طراحان بزرگی نیزدرفرش  پیدا شدند. البته  درآن زمان نقاشی تخصصی نبود وکسانیکه نقاشی  فرش  می کردند  کارهای دیگری مثل قلمدان سازي وتذهيب وکاشیکاری وغیره هم می کردند،عین استاد بهادری که قلمزنی  وکاشیکاری  هم می کرد .شرکتی بود بنام انصاری که بااحمدارچنگ شروع کردند . ارچنگ  شاید دومین نفرمستقل بعدازحاج میرزاآقا امامی وحاج مصورالملک بود که به نوعی اولین متخصص هم بود .البته هم زمان او استاداني چون بهادری و ختائي  وحاج  مصور ومیرزا آقا امامی هم بودند.

نقش وفرش :  آیا می توان گفت که کارگاههای صفویه کجا بوده و یعنی آنکه این فرش زیبا وپرقدرتی که تا امروز تداوم يافته ،ناگهان پديدنيامده  وبه سوابقی  وصل است .

مهدی ئی :  همین طور است  یعنی سابقه  داشته  وهم اکنون   ، تالاری  داریم دراصفهان که تالار تیموری گفنه میشود ومن از پیرتر ها  از استاد لطف الله نادری ومرحوم شورشی  شنیده بودم  که درآنجا دراوایل حكومت   رضا شاه فرش می بافتند.البته به صورت امروزهم نبوده و محدودتر بوده .مثلا” دزرمان رضاشاه که عمواوغلی  آن تولیدات راداشته دراصفهان وجود نداشته ، هنرستان هم از سال1315 شروع  به  کار گسترده تر کرد .

نقش وفرش : ممكن است چند تا از آن فرشهای بزرگی را که در آن  دوران بافته شد نام ببرید.

مهدی ئی :   یکی ازآنها فرش مجلس شوراي ملي قديم است كه طرح آن توسط استاد رستم شيرازي داده شده بود.

نقش وفرش : اندكي درباره طراحان بزرگ اصفهان به فرمایند.

مهدی ئی : کار طراحی سنتی کاري محدود و سخت است وآنطورنیست که هرکس  بتواند بگوید من ابداع می کنم. طراح باید خیلی قدر وقوی باشد تا بتواندکارتازه ای انجام دهد.بايد كسي كه وارد اين كار مي شود ، تاریخ نقاشی  ایران را خوب بشناسد ،تاريخ نقاشي اصفهان را خوب بشناسد . در تاریخ گذشته به حدی کارهای زیبا انجام شده که کسی به راحتی  نمیتواند بگوید کار تا زه ای کرده است .طراح باید خیلی تمرین و تحقیق کرده باشد.

نقش وفرش : براین اساس  که شما می گویند علاوه بر استعداد، دانش و اطلاعات حتی آگاهی از موسیقی  وادبیات  ایران پیش نیازهای طراحی است .

مهدی ئی :  درست است . به خصوص  نقاش بودن وطراح  بودن يك مزيت است . وقتی ادعا می کنیم درنقاشی  وطراحی فرش  دردنیا  اولیم، کسی که فرش مارا مي بیند، می داند که ما درگذشته حرف برای گفتن داشته ایم .به خصوص چیزی که اهمیت دارد  رنگ آمیز طرح است ومن اعتقاد دارم که کسی که طرح  پردازی می کند، باید تناسبها وهم آهنگی رنگ وطرح رابشناسد واین طورنیست که هرکس هررنگی راکه دلش می خواهد به کاربرد.  دقیقا” هررنگی بریک طرح خاصی می نشيند. وقتی نقشه کلاسیک است با محدودیتی که درطرحهای فرش داریم نمی توایم هررنگی را بیآوریم .درصد سال اخیر مقداری ازرنگهای پاستل به طورمحدود وارد فرش شده  ومــرحوم بهادری ازاین رنگهای پا ستل استفاده می کرد  ودرگذشته مارنگهای  خاص  ترکیب شده ای را درفرش داشتیم .بايد بيفزايم كه بعضي ازرنگها اصولا رنگ فرش نيستند مثل رنگهاي چاپي واسپرت

نقش وفرش -بنابراین  آیا میتوانیم  بگوئیم که سبک اصفهان دارای طرحها ورنگهای مشخصی است ؟

مهدي ئي –  درطراحی دوسبک است ،یکی  سبک هرات ، یکی  سبک اصفهان که همان تفاوتی که درطراحی  هست دررنگها هم هست. مثلا”درمکتب هرات ، گلهای بزرگی داریم که توسط بندها وگردش های نازک اسلیمی به      يكد يگروصل شده است ورنگها ي مكتب هرات غالبا”تیره است،سرمه اي پررنگ وقرمزدانه پررنگ .                       آبي وطلائي وکرم کم دارد،برخلاف آن درمکتب  اصفهان  گلهائی داریم  که با قدرت اسپيرال  بهم وصل می شود، یعنی  هربند اسلیمی اصفهان 4و5 میلیمتر است .ازرنگهائی که درمكتب هرات کم و دراصفهان بیشتراست مثلا”آبی است  که چون درگنبد های اصفهان داریم دررنگ آمیزی طرحهای اصفهان بیشتردیده می شود. یعنی رنگ آبی در بیشتر هنرهای دستی  اصفهان  دیده می شود. من اعتقاد دارم که غالب هنرهای دستی اصفهان  برروی يكديگر تأثیر گذارده اند . آن قرمز تیره که در مکتب هرات  یا( مثلا مشهد)  غالب است  درطرح اصفهان تبدیل به رناسی می شود. آن  رنگ کرم که درمکتب هرات کم دیده می شود دراصفهان رنگ  متن قرار می گیرد. ياگلهای بزرگ مکتب  هرات درمکتب اصفهان گلهای ختائی می شود که در خلاف جهت اسپيرال مي چرخد ودرطرحهاي اصفهان رنگهاي طلائي ووسبز كم رنگ وبژ به وفور كار مي شود.

یکی از دلایل تغئير رنگ آمیزی دراصفهان خود عمارت عالی قاپوست که به سبک عالی قاپو معروف است دراصفهان اگر شاگرد بهادری یا رستم  بودند پاستلی کارمی کردند ،اگرشاگرد ارچنگ بودند رنگهای  آبی نیلي  وروناس وکرم کار می كردند . اگرشاگرد رشتیان  بودند سبک  مکتب عالی قاپو که کرم  وآبی  کم رنگ وصورتی کمرنگ  و پسته ای واینها به نوعی دراصفهان دیده می شد.به خصوص مرحوم رشتيان درسبك قاجار صاحب نظر وبسيار مسلط بود. بنابراين مسئاله آموزش استاد شاگردی سینه به سینه شايد علمی نباشد ولی بهرحال وقتی شما شاگردي  بهادری را کرده باشید به سبک اوکار می کنید. مثل خط که شاگرد هراستادی که بودند  سبک اورا کار می کردند .درنقاشی هم همینطوراست .دررنگ آمیزی هم همین حالت رادارد. ارچنگ وقتی به سفرآمریکا واستانبول  رفت وبرگشت رنگ لاکی رناسي  راکه در اصفهان رايج  بود، تغيير داد و به بژتبدیل کردکه به رنگ ارچنگ  معروف بود، ولی رنگ لاكي را تا حدودی کم کرد وهم سرمه ای را بجای لاکی  وبژرابه جاي سرمه ای وسرمه ای کم رنگ  به کار گرفت .

نقش فرش – درگذشته فرشها ی اصفهان ضمن زیبا بودن فرش زیر پا بوده است درحالیکه امروزبخشی از فرش اصفهان  به سوی نوعی هنر فانتزی  ولوکس ویا به عبارتی  کاملا”هنری ویا هنری ناب حرکت می کند، علت  این امر چیست ؟   آیا می توان گفت که به نحوی بازارهای دنیا به فرش  اصفهان به صورت هنر ناب وسنتی ایران  نگاه می کند واین نوعی تحول درفرش اصفهان دیده است .

مهدی ئی :این نوعی نیازاست. اجازه دهیدحرف شما رابه اين ترتيب توضيح دهم که سبک شورشی  باسبک بهادری با سبک حقيقي فرق می کرد یعنی فرش شورشي نوعی فرش کاربردی بود درحاليكه كارهاي استادبهادري وحقيقي          تزئیني بود. درواقع اين اتفاق افتاده است كه فرش اصفهان قالب هنري خودرا حفظ كرده است .

نقش وفرش – بنابراین می توان گفت فرش اصفهان درشرایطی هم کاربردی وهم تزئینی بود که امروزبيشتر به نوعی فرش فاخر تزئینی گران قیمت روکرده است .

مهدي ئي – به هرحال همانطور که  شما نیز گفتید نیاز جامعه بشري ویاخريداران اين فرش  ایجاب مي كند كه اين

تغييرات ايجاد شود. تغئير سلیقه خودبه خود وبا یک منطق  زیبا شناسی علمی درفرش اصفهان غالب شد، یعنی آنکه اگر امروز درفرش اصفهان رنگ طلائی  داریم درگذشته نداشتیم وامروزاین طلائی درفرش اصفهان خواستار دارد حالا ممکن است  شما به اين به گوئید تکامل كه نگاه دقيقتر به نياز مصرف كنندگان با حفظ اصالتهاي هنري است .

نقش وفرش- نه من اعتقاد من اصولا”به  تکامل در هنری  مثل فرش معتقد نيستم .به نظرم معنی ندارد. به نظرمن فرش 200 سال پيش یافرش امروز چندان تفاوتي نمي كند . مثلا”شكل توليديك  فرش دريك منطقه نیمه روستائی به طور كلي  با  شکل تولید وتکنیک يك كارگاه شهري یکی است وبسياري از زيباترين وظريفترين فرشهاي مادرروستاها بافته شده اند.ولی ازنظر طرح ورنگ وظرافت تفاوتهائي ديده مي شود كه  شاید بنا به نیاز خواستاران  به وجود آمده است .شاید به توان  به لحاظ  جامعه شناسی این مسئاله را مورد بررسی قرارداد  زیرا که اين فرشها کاربردهای متفاوتی داشته است . یکی ازنظرات  غلطی  که درفرش مطرح می شود  اینکه فرش کالای مصرفی است  ومثلا” کسی که آن را مي خرد ممكن است آنرا همراه بادکوراسیون خانه خود عوض کند  ویا دوربياندازد.

درحالي كه چنين چیزی نیست وحداقل درمورد فرش اصفهان این طور نیست .بلكه هم تعداد  خریداران اضافه شده وهم قدرت خریداين فرش دردنيا بالا رفته است . یعنی کسانی كه سرمایه می گذراند وبا قيمت بالا یک کالای زیبای لوکس ودرعین حال ماندگاررا كه معرف فرهنگ یک ملت است می خرند هرگز درفكر عوض كردن آن همراه با مبل وپرده خانه اشان نيستند.درواقع فرش اصفهان باحركت به به سوی یک کیفیت هنری ناب ویا هنری هم ارزش خودرا حفظ كرده هم قيمت آن بالاتر رفته است . البته  فرش اصفهان درگذشته جنبه کاربردی ومصرفی نیزداشت  که امروزاین فرش کیفیت فانتزی بیشتری یافته است ودرعین  حال ارزش سرمایه ای آن نیز بالا رفته  وخریداران   آنهم  گروه خاصی هستند.

مهدی ئی : درادبیات هم سبک  خراسانی را داریم وهم  سبک صائب وعراقی وغيره را. که قالب چندان فرقی نکرده وهنوز مفاعیلن مفا عیلن ومفاعیل کاربرد داردودرمثنوی وغزل هم هست. غزل امروزهم برخی موارد ازغزل حافظ چیزی کم ندارد ولی محتوا” امروز تاحدودی فرق کرده است . غزل امروز هم شاید خبری اززمان خود دارد  درمورد فرش هم همینطور است.قالب  طراحی ونقاشی هم یکی است ولی محتوا”تا حدودی بنا به نیاز زمان فرق  کرده است . خدا رحمت کند مرحوم رستم شیرازی راکه می گفت استیل ايراني استیل ایرانی است ولی نگاه به آن ممکنست امروزی باشد ، مثل نگاه تازه  به طبیعت  یعنی هرچه  به طبیعت نزدیک ترشویم ،ازآن قالب تا حدودی بسته کلاسیک بيشتر بیرون مي آئیم . البته کسانی هم که آنروز آن نگاه رابه طبیعت داشتند،  برحسب  شرایط  زمان خودشان بوده  است یک نقاش ایرانی ممكن است گل ليليوم ویاگل حسرت دربیابان راندیده باشد. مثلا” درمکتب  آقای بهادری برخی گلها تعریف شده است  یعنی حدود135 تاگل راایشان  درس می داد. ولی امروزازنظرعلمي وكالبد شناسي مي توانيم يک گل کلاسیک خلق بکنیم ولی ما باید خلاق باشیم .همینطور که درطرح اسلیمها وختائی ها خلاق بودیم امروز هم میتوانیم دررنگ خلاق باشیم .ارچنگ خیلی پرکار بود                      (بر عکس آقای بهادری  که درطول عمر خود چند نقشه بیشتر تمام نکرد) ودرطول عمر خود صد ها نقشه خلق کرد که دو تای آنها شبیه هم نیست  یعنی  تصور کنید  مثل یک شاعر یا موسیقیدان وبسياري از هنرهاي ديگربه خصوص درتكنيك  .

نقش وفرش : بهتراست  دوباره برگردیم به  موقعیت فرش اصفهان که این فرش اکنون درچه وضعیتی است به نظر می رسدکه این فرش درشرایطی  متضاد ودوگانه به سرمی برد،یعنی یکی حرکت به سوی یک جریان هنری صرف ودیگری به سوی یک محتوای بی کیفیت  واگر  بگوئیم فر ش متوسط  کاربردی بی هویت که ظاهرا”درآن  مسائلی  نظیر بد بافی  و جفتی بافی وتکراری  بودن و آسیبهای دیگری که می شناسیم  دیده می شود .درمورد اول می توان گفت که بخش اول به صورت فرشی  باارزش است  که زمانی کسی بداشتن آن افتخار خواهد کردو آنرا به صورت هنري سنتی و باارزش درکنار سالن ویامحلی ویژه  اززندگیش نگهداری  خواهد  کرد . ولی آن فرش ، فرشی متوسط ونوع پائین که روزبه روز نیزخواستاران خودراازدست می دهد ظاهرا”دراصفهان هم تولیدمی شود.

مهدی ئی  ولی فرشهای خوب وزیبا خیلی محدوداست ،من پيشترگفته بودم که هیچ زمانی فرش خوب به این حدازکیفیت عالي نرسید ه بود و درهیچ زمانی هم تا بااین اندازه فرش بد نداشتیم یعنی وقتی به زمان صفویه نگاه  می  کنیم ،حدودا” همه فرشها دریک  سطح بودند  واگرقراربود  نمره بدهیم نمرات همه تقريبا  يكسان  بود،ولی  اگرامروز فرش عالی را20 به گیریم ،فرشهاي نامرغوبي داريم  كه نمره انها  2خواهد بود. البته امروز قالیهائي  دراصفهان بافته مي شود که حتی  نمره 22هم می توانم به آنها به دهیم. یعنی ازنظركارشناسي فرش خوب اصفهان به اين اندازه قدرتمند است وبعضا” نیز ازاین  طرف ضعیف است .حالا مساله چیست ؟.يكي اینکه كساني  به قصد سرمایه گذاری وارد اين كار شدند ویکی اینکه  تولید فرش علمی نشده است .اگر دقيقدتر نگاه كنيم مي بينيم كه  بافنده که فرق نکرده ومواد مورد استفاده هم  چندان  فرقی نکرده، پس چرا  یک کاری ضعیف درمی آید  ودیگری خوب علت ، آن است که بسیاری  ازتولید  کننده ویااستاد کاران اطلاع چندانی ازطرح ورنگ ندارند . یعنی همینکه  شما نوع رنگها ی مورد علاقه مشتری را بشناسيد ،مثلا” حتی نوع رنگ کرمی که خریداراروپائی  دوست دارد مي توانددرنتیجه کارمؤثرباشد واگرازارتباط ونوع رنگها آگاه نباشد همان می شود که درمورد فرش بزرگ     پارچه ای که برای ابوظی بافته شد پيش آمد وکسی توجه  نکرد که رنگ سبز  مورد درخواست ابوظی برای فرش رنگی سبز بود درحالي كه به آنها رنگ آبي پيشنهاد شده بود وضمنا رنگ سبز مورد درخواست آنها مي بايست با رنگ سبز پرچمشان  مطابقت داشته باشد. اگر امروز سليقه مردم دنیا را داشته  باشیم نباید اینقدر تفاوت بین دو تولید کننده باشد که یک فرش مثلا”متری 5-6 میلیون تومان ویک قالی متری 300000تومان  باشد .دراصفهان  می توان  یک قالی 6متری را5 میلیو ن خرید می توان 50 میلیون درحالیکه این تفاوت هیچگاه  اینقدر نبوده است ، كه به نظر من اين بيشتر به مديريت درست ويا نادرست برمي گردد.

نقش وفرش : بهر حال اكنون فرش خوب وزیبائی دراصفهان  بافته می شود كه جایگاه ومشتریان خاص خود رادارد. ولی اصولا”فرش متوسط کاربردی اصفهان چرا آسیب دید .از نظر كارشناسي شايد  یکی ازدلایل  آن این بود که آن بخش تولید کننده های خوب وطراحان ماهر وجوداین فرش (فرش متوسط )را ناديده گرفتند واین فرش به دست یک عده دلال سودجوو بی سواد افتاد که شروع به تولید فرشهای نامرغوب بارنگهای بدو طرحهای تکراری وبی هویت کردند. حالا  سئوال این است  که این نوع فرش که ظاهرا” درآن  جفتی بافی ومواد نامرغوب  وبرخی معایب  دیگر دیده می شود درکجا تولید می شود؟ آیادراصفهان است یاشهرهای دیگر؟ درحالیکه که کنارتولیدات عالی وفانتری می توان فرش متوسط کاربردی اصفهان را نیزمورد حمایت قراردادتا گرفتار آسیب ووسقوط بازار  نشود ، زیرا درعین حال زیان ناشی ازبافته های بد،دامن تولید کنندگان خوب را نیز می گيرد .

مهدي ئي – شما فکر نمی کنید  متولی درستی نداشتند،يعنی آنکه اگریک خانواده  متولی  وسرپرست  دلسوز نداشته باشد  حتما” بچه های  خانواده هم دارای تربیت ورفتار درست نخواهند بود.

نقش وفرش- این درشرایطی  است که اصولا” نیاز به متولی باشد مگردرگذشته که امثال  شورشي ويا عمواوغلي ويا ارجمند بودند. فرشها  خوب نبود ؟حالا راجع به اصفهان حرف میزنیم ضمن آنکه  اصفهان این  شانس را داشت  که به كمك تولید کنندگان بزرگ وطراحان ماهر خود توانست یک بخش ازتولیدبا كيفيت خودرا حفظ کرده وحتی آن را تعالی به بخشد . یک جاهائی طراح وتولید كننده خوب ومتعهد  ازبین رفته است.بنابراین یکی از دلائل  آسیب فرش  دربرخی  نقاط ازبین  رفتن  تولید کنندگان  خوب به طور اعم  وطراحان  به طور اخص ویا فراموش  شدن نقشه هاست .

مهدی ئی — یکی هم استفاده ناصحیح  ازنقشه – جابجا شدن  – ازیاد رفتن آنهاست

نقش وفرش- وكم رنگ شدن  هنرتولید فرش ،یعنی اینکه ماخیلی ازمسایل وازجمله تنوع وجذابيت نقشه ها فرش كه آنها رافراموش کرده ایم .

مهدی ئی :دراواخرکتاب سیسیل ادواردز،اوبه مردم خراسان هشدارمی دهدوتاکیدمی کند که اگرجلوی دوخفتي بافي  بافی رانگیرید  فاتحه فرش خودرا خوانده اید.آن زمان وی می گفت که دورج می بافند ویک رج پودمي دهند،

اكنون دارند 28 رج می بافند ویک پودمی دهند. کم اهمیت شمردن خود قالی این مسایل را پیش آورده است . یعنی  شاید به همین دلیل هنر وفرش اصفهان  بودکه پرفسور پوپ به این شهر آن قدر علاقه داشت .

نقش وفرش: یک زمانی بودکه تولید کنندگان وطراحان قدرتمندي بودند که به علت شناخت وعشقي که به كار  خودداشتند مثل ارجمند مثل حبیبیان  مثل عمو اوغلی فرش را باخود به بالا  می کشیدند .

مهدی ئی : دربرخي از خانواده های اصیل وفرشباف اصفهانی مثل خانواده”صیرفیان هنوزهم فرشهای پدرمعروف  است حتی بین برادرها هم بودند كساني كه  نگاه اندیشمندانه وهنري به فرش داشتندو فرشهای بهتری توليد         مي كردند.درکرمان هم خاندان مثلاارجمند بود،درتبريزهم همينطور.بزرگان قدیمی فرشهای بهتری تولید می کردند.

نقش وفرش:  بنابراین  حضور متولی هرگز به  معنای  امروزین نبود بلكه به معناي آن بود که به تولید  فرش، انسانی متعهد ودلسوزعلاقمند وآگاه نظارت داشته باشد وبداند كه  نیازهای  فرش چيست . فرش خوب طرح  ورنگ خوب مي خواهدف كارگروبافنده ومواد خوب مي خواهد. به هر حال درسالهای اخير هرقسمت فرش به نوعي زيرپوشش یک نهاد ویا شرکت افتاد كه هريك  نظریات و پیشنهاداتی راجع به فرش داشتند .

مهدی ئی : نظرشما را به یک مساله  جلب می کنم زمان تأسیس شرکت فرش درسال 1315 که برای كوتاه كردن  دست شرکتها ی خارجی ایجاد شد، این شرکت متعهد  به رعایت خیلی مسایل ازنظرکیفیت بود اگربه آن اساسنامه  توجه  کنیم، می بینیم که به بسیاری از مواردآن کم توجهی شده است . دردويا سه دهه گذشته  اهمیت  نمی دادند که  درمورد بابت ورنگ وسلامت  فرش دچار آسیب  نشود واین باعث افول فرش درهنرمنطقه می شده است .

قرار بود  کار گاههای  رنگرزی –  نقاشی –  به بافی  و غیره  داشته باشیم  که به هریک کم اهمیت  دادیم،  مثلا”  توجه نکردیم که اگر این کارگردوخفتي می بافدبايد بركار او نظارت شود . تصور کنید همدان ان  همدان100 سال  يا 80 سال پيش نيست كه آنهمه توليدات زيبا داشت . حتی تبریزومراغه یازنجان چرا باید قالی قم به بافند        كاشمر کارهای زیبای زیرخاکی داشته دارد نائین  می بافد. درشمال قالي  اصفهان ودرزابل قالی کاشان می بافند وقتی ازیک مسئول فرش پرسیدم که چرا قالی کاشان رابه زابل مي دهند گفت آن موقع یک زلزله درزابل اتفاق  افتاد که مابرای  کمک به آنها قاليبافي ایجاد کردیم .هرجا  بد برخورد کردیم درآن  نقطه ضعیف شد.

مثلا “سایزهای ماامروز علمی نیست قالی که امروز می خواهند  مثلا”5/3.3ويا 5.4ويا 5/1.2 متر باشد .

نقشه فرش :اصولا” مادر سایز مشكلی  نداریم واین نباید بهانه بشود که مثلا دنيا سایزهای مارانمی خواهد. درگذشته نیز فرشهائی بااندازه های مختلف  می بافتیم  .

مهدی ئی :  بلکه ماقبلا”میان فرش داشته ایم کناره سه متر دريك  مترداشته ایم .امروزیاعرض رابيشتر مي خواهند يا قد را كوتاه تر،اینکه مشكلی نيست ، مي توان اندازه ها را تغئيرداد واصولا”همیشه فرشها  تغییر کرده  روزی  بزرگ پارچه  بوده روزی مي تواند  کوچک باشد .درفرشهاي كاربردي نگاه به سليقه مصرف كننده مهم است .

نقش فرش : حتی درمورد زرع ونيم وقالیچه نیز اندازه های مختلف داشته ایم .اما  مساله آن است  که کاربرد فرش متوسط  بیشترشده ،یعنی با اين كه  یک قسمت از توليد  به سوی فرشهای هنری و موزه ای رفته است ف ولی بیشترفرش به سوي فرشهاي متوسط كاربردي رفته وحتي جاي  فرشهاي زيباي  روستائی راگرفته ونه تنها  آنها را تخریب کرده بلكه ارزش خود را نيز ازدست داده است .بهر حال فرش كاربردي نوع متوسط  متاسفانه شايدبه دليل   مثلا” کمبود طراح يا  ازبین رفتن نقشه ها ورنگ ها ویکنواختی وتکرارنتوانسته جای  شایسته ای برای خود پیداكند. بنابراین میخواهیم  بدانیم  مشکل کجاست ومثلا”خودشما برای نجات این فرش متوسط کاربردی چه درسطح كشور به طور اعم وچه فرش اصفهان به طور اخص چه پيشنهادي داريد ؟ ضمن آنکه به نظر مي رسد مشکل فرش اصفهان آنچنان  نیست واگر نگذارند که آسیبها  وخطرهای ناشی از بد بافی نظير مناطق دیگر گسترش یابد وارزش  فرش این فرش را کم نه کند فرش اصفهان همچنان موقعیت خود را حفظ خواهد کرد .

مهدی ئی :  موضوع جالب است ، ما باید با تشویق وترغیب و دادن امکانات  بیشتر به بافنده مجال تقلب ندهیم  ماباید بنوعی بافنده را تامین کنیم  وبافنده ای راکه در طول عمرش کار خلاف نکرده تشویق نمائيم  .باید باتوجه به کیفیت کاربافنده ویا رنگرز توجه کنیم نه اینکه به صورت احساسی مثلا” به یک  نابینا جايزه دهیم .( مي توان اين كار را طي برنامه جداگانه اي وبا يك جايزه ويژه انجام داد.)

نقش فرش: برخورد با بافندگان فرش نبايد احساسی باشد ، ضمن آنکه برای حمایت ازنابینایان ویامعلولیني كه دراين كارزحمت مي كشند حتما” باید  برنامه حمایتی درنظر گرفته شود. ولی باید بافندگان فرش دستباف براي بالا ترين  حد کیفی کار خود مورد تشویق قرارگیرند ودرصورت  لزوم برای آنها دوره های آموزشی  درنظر گرفته شود واصولا بايد فرشبافي كار با ارزشي درنظر گرفته شود .

مهدي ئي – زماني بخشنامه شد كه كودكان زير12 سال نبايد دركارگاهها كار كنندگفتند كه تبليغ منفي براي فرش ايران مي شود كه ازكاركودكان استفاده مي كنند،درحالي كه اشكال هم ندارد ومي توان از ساعت كار كودكان دراوقات فراغت آنها ( نظير طرح كاد ) استفاده كردويا كار آموزي آنها رادررشته  طراحي فرش قراردادو مورد تشويق قرار كيرند تا از كودكي دراين كار ماهر شوند وآن رابه صورت هنري دستي آموزش به بينند.

نقش وفرش – البته اين هم بستگي به آن دارد كه تا چه حد كار فرش را جدي بگيرند وبراي آن ارزش قائل شوند تا بچه ها كه گاه ناچار هستند به هر جور كار بي ارزشي  تن دهند با رضايت به اين كار وارد شوند.

مهدي ئي – امروز اگر كسي خواست طراح موفقي به شود بايد حتي نوع مواد ونوع كاغذ وآب ورنگ را به شناسد وگذشته از آن از كليه سبكهاي نقاشي اطلاع داشته باشد . امروزاگر کسی انا تومي  گل و مرغ رانشناسد نمی تواند کارکند مثلا”  نوع گلي كه  زمان  قاجار کار می شد ، گل مرغ زمان عباسی  وگل ومرغ امروز تفاوتهای  بسیار دارد . خدا میداند که هنرمندانی  نظیر ارچنگ چه زحماتی  می کشیدند تایک گل یاموتيف زمان صفويه رادرست  طراحی کنند وقتی ازمرحوم ارچنگ پرسیدم که آناتومی این پرنده هارا که درلچك است چگونه طراحی می کنید؟

خــدارحمت کند می گفت من شانه ام ازبند دوربین  پینه داشت از درختهای بلند بالا می رفتیم تا نگاره های روی کاشیها رابه توانیم عکاسی کنیم وبا تمرین به عمق کاربرسیم .امروز یها اصلا” وقت وحوصله این کارها راندارند .

نقش و فرش: بنابراین بنابه گفته شما اوليت مساله  مهم آموزش است شما قبلا” مساله مهمی را مطرح  کردید  وآن  بسته شدن هنرستانها بود که راجع به اين مطلب بيشتر بگوئيد .

مهدی ئی : دوم آنکه  مساله  استاد شاگردی وعلاقه بسيار مهم است . درهنرستانها  استادان قدری داشتیم  که خود ارزش بسیار داشت . درهر سبک کاری هم مهارت داشتند وبعد اینکه آموزشها کاربردی بود بامربیان  سختگير كه متاسفانه هنرستانها  تعطیل شد ازجمله هنرستان هنرهاي زيباي اصفهان كه خود مهد تربيت طراحان بزرگ وپشتوانه هنر اصفهان بود .دانشگاههائی  هم که امروز بازشد ه به هیچ عنوان جوابگوی نیاز فرشبافی نیست و جای هنرستانها را نمی گیرد .آن زمان وقتي می خواستی به هنرستان بروی باید یک زمینه هنری نقاشي ویاطراحی داشته باشي .

ولی امروزه کسانی که ازطریق  کنکور می آيندعملا كمترين علاقه وارتباطي بااين رشته ندارندوآخرين قبوليها به رشته فرش مي روند. بنا براين هنوز هم احيا هنرستانها مي تواند بهترين مكان براي احيا هنر نقش وطرح قاليبافي باشد .

سوم آن که من اعتقادی به رنگ صنعتی ندارم نیازی هم نيست که 100كيلورنگ رایکجا رنگ کنیم بلكه همان به اندازه نیازیک یادوفرش آنهم با رنگها ی متنوع (مثلا” می تواينم چند رقم سرمه ای  یالاكي داشته باشم ) وبرخلاف  تصورو يا تلقيني كه امروز مي شود ، رنگرزی سنتی بسیارهم علمی ودقیق  بوده حتی مابا همین رنگهای محدود طبیعی می توانیم صد ها رنگ در بیآوریم که نياز دنیا راجواب دهد . دیگر آنکه  ( چهارم) ماباید دردنیا بازار سازی کنیم نه اینکه دریک نقطه بنشینیم تادنیا  بيایداز مافرش  بخرد باید به کشورهای  دیگر بر ویم  ودرباره بررسي كنيم ودر باره فرشهای کاربردی ومصرفی به توانیم  به خوبی جوابگو باشیم . من می گویم حق نداریم  بازارهایمان رادراختیار مدروز قراردهیم . من نظیر تولید کننده چینی فکر نمی کنم که ببینیم  چقدر پول توی جیب خریدار است  وهمان  اندازه  به او تکنولوژي ( فرش بدهیم ) ، باید بهترین  ها رابا بهترین طرح وکیفیت  به بافیم  ومردم دنیا راجذب کنیم.البته درطراحي نيازي نداريم ولي دررنگ اميزي مي توانيم درمورد سليقه هاي مختلف بررسي وتحقيق كنيم تا قبل از اين كه ببافيم بخرند ومشكل فروش نداشته باشيم .

نقش و  فرش : امروز ه توانائی ، درتولید فرشهای خوب خیلی  بیشتر شده است .این  فرش  که امروز دردست  ماست و به این حد از زيبائي  رسیده درگذشته کمتر وجود داشت .هم اینکه امروز دنیا  ثروتمندتر شده و توان خرید  فرشهای گرانقیمت  رادارد  وهم ما توان  تولید همه نوع درخواستی راداریم . در تولید هم مشکل  نداریم ،مشکل مادرواقع  جستجو ی آن  حلقه گمشده در تولید  است  که مارا باآن گذشته درخشان وتجارب آن  پیوند دهد .

مهدی ئی : من باشما کاملا” موافقم  درهمین اصفهان  طرحهای فراموش شده بسیار زیبائی  هست  نظیرمحرمات طرحهای بدون ترنج،  طرحهای افشار که دهها نوع ازآن  وجود داشته ،این طرحها همه درهنرستان به هنر جویان                      ارائه مي شد وآنگاه ازآنان خواسته مي شدکه نوآوری کنند . قرار نیست  که وقتی  درحسابمان  موجودی  نداریم  جک بي خودی بکشيم ، درحالیکه در صندوق خودمان گنجینه های زیادی داریم .مثلا” چگونه مي توانیم از کامپیوتر بيشعور انتظار بهره گیری از این گنجینه بی نظیر انسانی را داشته باشیم . مساله  دیگری که باید  اشاره  کنم  اینست  که کسی میتواند حرف برای گفتن داشته باشد ( یعنی نام  خود را بتواند پای اثرش  داشته باشد)  که بیشتر کارها را خودش انجام دهد ویا در آن حوزه به نوعی وارد باشد . امروز یک مدیریت  خوب  است که نام خود را زیر فرش می نویسد واز کار طراح  و بافنده رنگرز بهترین  استفاده را می کند .

نقش و فرش:  یعنی  آنکه  تولید کننده باید نسبت  به کاری که میکند اطلاع و آگاهی کافی داشته باشد .

مهدی ئـی :  اگر آدمی صاحب اطلاعات و دریافت و یا شناسنامه  باشد این کاررا انجام  دهد مساله ای نیست  ولی اگر فردی فقط به عنوان  سرمایه گذاری فقط برای استفاده مادی وتجارتی وارد این کارشود ودرمراحل تولید نقشی نداشته باشد، نمی تواند نام خود را پایین  فرش بگذارد، نام  شرکتش راشاید ولی خلق اين  فرش  کاراو نیست .

نقش وفرش –  ولی شاید اگر سرمایه گذاری حدقل این شعوررا  داشته باشد که طراح خوب ورنگ خوب ومواد خوب ومرغوب دراختیاربافنده به گذارد ونسبت به کیفیت تولید متعهد باشد،خود به خود نام اودرتــولید مــطرح  خواهدشد، ضمن اینکه ما بامدیریت کلان به مفهومی که امروزمطرح می شود طرف نيستيم وکار گاههای  عمواوغلی عمدما” برای فرشهای بزرگ  پارچه  وبه صورت محدود بوده است .

مهدی ئی : شما وقتی می گویيد عمواوغلی، یعنی اینکه عمواوغلی خود رنگ رامی شناخته  طرح را مــی شنــاخته وبه جزئیات کار وارد بوده و این را درمورد تمام تولید کنندگان بزرگ نظیرمرحوم عماد ومرحوم عرب زاده وهمينطورتوليد كنندگان بزرگ ديگر می توان دید که ابزارومواد وبافنده را به طورصحیح درخدمت کارخود        می گرفتند.

.هرچه  عالمانه تر خردمندانه تر وعلمی تر به فرش نگاه کنیم نتیجه بهتری خواهیم گرفت  یعنی آنکه حتی حضور یک بافنده باسواد وآگاه درفرش بسیار تأثیرگذارمي باشد . یک نقاش وطراح نیز اگر درکار خود مطالعه  داشته باشد وبا هنرهای دنیا آشنا باشد کارش بسیار بهتر خواهد بود. مثلا” اگر به نمایشگاههائي  که درداخل وخارج  داریم برويم  وبه بينيم و باكار خود علمی تر برخورد کنیم، نتیجه بهتری خواهیم گرفت . مثلا” ما چراباید مثلا”برای نمایشگاه 8000جا  مترمربع درنظر بگيريم ، چه اشکالی دارد که 5000 مترمربع باشد ولی با کیفیت بهتر ومحدودتر.من معتقدم فرشهاي متوسط ماهم بايد هنرمندانه باشد كه البته موزه هاي جهان را ئرآينده بيشتر فرشهاي هنري غني خواهد ساخت كه با فرشهاي امروزي فاصله بسياردارد.

نقش وفرش -صحبت نمایشگاه شد ، می توانیم  نظرشما راراجع به نمایشگاه اصفهان بپرسیم .

مهدی ئی : ازنظرمن نمایشگاه باید با کیفیت ترباشد ودرهمه مسایل نگاه آن کیفی باشد ودرکنارآن سمینارهم برگزار شود. انتخاب غرفه هابايدکارشناسی باشد. نتایج نمایشگاه بایدازنظرنوع تماشاگران وخریداران کارشناسي شود .دادن لوح نباید فقط به خواندن اسامی محدود شود، بلکه درمواردی که ممکن است ازکیفیت کارآنها تجلیل شود. یعنی کسانیکه کف میزنند به دانند برای چه كاري  کف می زند ازمرحوم تاج اصفهانی پرسیده بودند سرما یه تودرآخرعمرچه بود( گفته بود يك جيب کف ) به تمام امورباید کیفی برخورد شود وباید انتقاد پذیرباشیم وفکرنه کنیم  حتما” همه کارهای دولتی قابل تأیید  است .بي تفاوت نباشيم وبه نتيجه نهائي اعمالمان بيشتر فكر كنيم.

نقش وفرش : نمونه مشخص آن را دیدیم، یعنی وقتی برخورد کیفی وهویتی نباشد، شما درجائی که هنروالاي   اصفهان به نمایش درمی آید ،ازکارهای دیگر وآثاری بي هویت (مشخصا تابلوها ی فرش)که هیچ سنخيتی  بافرش کلاسیک وباارزش اصفهان نداردبه نمایش به گذارند که همه شان فرش اصفهان وشان نمایشگاه زیرسئوال برود.

مهدی ئی : البته من باحضورتعاونيها مخالفتي ندارم ولي این تعاونیها  ونهادهای مختلف که بعد ازانقلاب به وجود آمدند هیچ یک بافرش علمی برخوردنکردندودرحالیکه باوجود مرکز تحقیقات می توانستند بسیاری از طرحهای  خودرا به تأیید  آن مرکز برسانند.البته تابلو بافي كه اصولا نبايد درنمايشگاه باشد

نقش وفرش : البته با تعاونيها كه نبايد مخالفت كرد  ولی متأسفانه روش برنامه ریزی ومدیریتی آنهارابه سوی نوعی نتیجه بدسوق داد.درحــرفهایتان اشــاره به این کردید که هنرستانها ومراکزآموزشي تخصصي  بسته شدند واين برمي گردد به برنامه ریزیهائی دولتي ، کمااینکه زمانیکه  شرکت  فرش ایجادشد به قصد کمک به فرش ایران بود، نگاه ، نگاه  حمایتگر وهنری بود ولی همين جور شاهد افول  این جریان بودیم  واین جریان  کلا”  دردست  تجارت  ویابازرگانی قرارگرفت وحتی اگر  بخواهند کمکی هم به کنند نهایت به بازار خواهند نگریست  بنابراین میخواهیم نظرشما رابرای حل  مسایل  فرش ایران بدانیم  .

مهدی ئی : همانطورکه گفتیم که باید بهای بیشتری به فرش بدهیم یعنی حتی اگر می خواهیم فرش را بانگاه اقتصادی بفروشیم، باید بوی هنر بدهد واگر می بینید که امروز فرش مادرجهان فروش نـمی رود برای آنکه برخورد هنری باآن نمی شود و فقط یک برخورد صنفی  می شود چند کارگر داریم ؟ چقدراشتغال ایجاد کرده ایم؟  چقدر ارز آوردیم؟ ولی روي  بزرگترین  قالی که ماتوليد كرديم كسي نيامد به عنوان  هنری  نقد   وبررسی  کند فقط اینکه چند کارگر بود وچه  مدت تولید شد. کسی  نپرسید این  فرش چه کمکی به هنر ایران کرد چرا اگر کارخوبی بود . سفارشهای دیگری نگرفتیم  شاید این  انتقادات  تلخ  باشد ولی این  اتفاقی است که امروز افتاد ه است . چه همان کارهائی وهم که درگذشته کردیم بوی هنر نمیداد .فقط  به هدف  سلیقه  مشتری که یکساله  هم تمام می شود.

نقش وفرش-  مثلا” درگذشته  حتی درزمان قاجار کمیسیون داشتیم براي اين که جلوی رنگهای  انیلینی را به گیرد وحتی دردوره پهلوی  اول ، شنیدیم که خامه هاي رنگ شده با رنگهای نامرغوب را می داد آتش می زدند .

مهدی ئی : ازآن  بالاتر اینکه دراساسنامه  شرکت فرش داشتیم  که کارگاههای آموزش رنگرزی  . طراحی داشته باشیم حتی  درنظر  گرفته شده بود ، حتی هیاتهای دادرسی داشته باشیم که اگر کارگاههائی از محدوده های هنر فرش ایران خارج شوند، به آنها  اجازه  فعالیت داده نشود . شرکت فرش درواقع نوعي بانک اطلاعاتی بود.

نقش وفرش :  طرحهای خوب را جایزه میدادند . درروزگاری بهترین طراحان دراستخدام  شرکت فرش بودند  فرش ایران رااداره هنرهای زیبا وفرش اصفهان هنرستان هنرهای زیباي اصفهان  هدایت  می کرد .

مهدی ئی :  بسیاری ازفرشها وطرحهای آنها ازبین  رفته واگرهم باشند معلوم نیست  کجاست ، درحالیکه می شد این طرحها راC D كردو چاپ  کرده دراختیار دانشجویان  قرارداد. امروز اگر دانشجوئی به خواهد درباره فرش  وطراحان آن  تحقیق کند، بهترین منبع می توانست نقشه های شرکت فرش ومیراث فرهنگی باشد.”اوكانل ”     مي گويد ،  درهمدان  بیشتر از هزار وچند نوع نقشه داریم  که  فقط 30 تای  آنها استفاده  می شود . همچنین خدا میداند چقدر نقشه درکرمان ویا کاشان ویااراک  بوده است .

نقش وفرش – البته دیر نشده چون هنوز به فرش نیازداریم وباید برای کمک به آن راه حلهائی پیشنهاد شود .

ب –  البته  اگر بتوانیم  درست عمل کنیم هنوزدير نيست  ولی متأسفانه این روشهایی که امروز دردانشگاهها ومراکز دولتی ویا نهاد های مسئول عمل می شود ،روشهای صحیحی نیست . حداقل  اگر به اشتباهمان پی به بریم خوب است .همان  شرکتهائی که سروصدا دارند چقدردرکار خودمطالعه وتحقیق  می کنند  چقدر مواد ورنگهای  درست استفاده می کنند چند تا از نمایشگاههای  دنیا را می بینید .

آنقدر  نمایشگاهای آنها تنظیم است که نمایشگاه فرش وپارچه وموكت دریک زمان برگزارمي شود .همان موقع میتواند  به دموتكس و كلن و شهرهای دیگر برويد ونوع خواستهای بازاررا به بینیدماتا حالا چند تن ازهنرمندان  را فرستاده ایم با2  میلیون  تومان می توان یک تو را( البته از هنرمندان )  فرستاد واگر هرسال چندین نفر ازاین هنرمندان وطراحان رابا هزینه دولت برای دیدن این نمایشگاها به فرستیم تا رنگها و اندازه ها رابه بینید  کدام کلاس آموزشی را گذاشتیم که رابطه ي بین تولیدکنندگان و فروشندگان و صادر کنندگان برقرارکند وهمه بدانند که عربها چه می خواهند وآمریکایها چه می خواهند واروپا ئیها چه رنگی آلمانها چه رنگی را دوست دارندو مطابق ذوق وسليقه خودشان است .آن فرشي كه عرب دوست دارد آلمانی دوست نداردوآن آبی که آنها دوست دارندژاپنيها  دوست ندارند .

نقش وفرش :  البته دراین که دولت باید این برنامه ریزی وحمایت رامی کرد، شکی نیست  ولی مقداری هم به این برمی گردد که بخش خصوصی هم دراین زمینه بسیارمنفعل  برخورد می کند وحاضر نیست اطلاع پیدا کند که دردنیا چیزهای دیگری هم هست مثلا” اطلاع پیدا کند که خود ماچه داریم یعنی مثلا” اگر  آلمانیها رنگ  کرم می خواهند، این رنگ راداریم ودر گذشته هم داشته ایم.لطفا اندكي درباره توان رنگهاي مابه گوئيد. چه طوراست كه مادرگذشته باآن امكانات كم توان توليدهررنگي راداشتيم وامروزصحبت ازمحدوديت رنگهاي سنتي ميشود.

مهدي ئي – ما همه رنگها ي مورد نياز درفرش راداریم ،اگر ما دررنگرزی واقعا” به خود برگردیم  وبه مکائب مختلف رنگرزی ایران رجوع  کنیم خواهیم دید که ما سلیقه  وخواست همه مردم دنیا را می توانیم  جــواب دهیم . ما ازفرهنگ وشخصیت هنری خودمان دورشدیم یعنی هنرمندان ماهم سعی نکرده اندكه اين كمبود را جبران كنند. من اعتقاد دارم که هنرمند باید مرتب کار کند وسبکهای مختلف هنرمندان گذشته رابشناسد، تقلید کند واطلاع  کسب کند، کتاب بخواند  وبه نمایشگاهها  برود واين مسیري است كه  به ابداع می رسد. امروزیک جوان بی تجربه وقتي  به او می گوئیم این  چیست ؟ می گوید که مي خواستم  نوآوری  کرده باشم، نوآوری که  هیچ پشتوانه ای ندارد . درشعر هم همینطور است اگر  شعر نو می گوید اگر بخواهد تاثير گزارباشد  باید گذشته ها وسبکهای مختلف را بشناسد. این اتفاق درمورد  نیمایوشج افتاده است واو با شناختن سبکهای مختلف دست به نوآوری زد. شعرهای کهن وکلاسیک اورا به بینند. ما ریشه ای برخورد نکردیم واز اصالت خود شناخت کمی داریم  نمی دانیم که درگذشته چه داشته ایم وامروز چه داریم ؟.

نقش وفرش : متأسفانه تاجر ایرانی علاقه ای به شناخت  ندارد وبه قول ادواردز  نه به گذشته فکرمی کند ونه به آینده فقط به آنچه  می فروشد فکر می کند .

مهدی ئی –  واقعا”  همینطوراست . ولي اينطور هم نمي تواند ادامه يابد وسرانجام خوبي نخواهد داشت .

نقش وفرش – راجع به مسایل امروز فرش اصفهان بگویید .

مهدي ئي -مساله عقب ماندگی  اصفهان طرح نیست زیرا استادان ما ازنظر طرح چیزی کم ندارند . مشكل ما به نظر من دروهله اول دررنگ ورنگرزی است یعنی ماحاضربه نوآوری دررنگهای خود نیستیم واگرامروز اروپائی  می گوید  من سرمه ای نمی خواهم وياعنابی درفرش کم باشد، این سلیقه بدی نیست. امروز آنها طلايی بیشتری درفرش می خواهند میدانم که این رنگ ازحوزه رنگهای سنتی  بیرون نیست . اگر میگویند رنگ های سال رامی خواهیم ما در طبیعت  رنگهای خودمان داریم .وبا بازگشت بخ خويش وكمي همت ودانش به نتيجه خواهيم رسيد.

نقش وفرش:  مشکل شناخت خودما از توانائي هايمان است که اززمان عقب افتاده ایم .

مهدی ئی –  یعنی چون گذشته را نمی شناسند  ازآینده هم عقب می باشند .

نقش وفرش –  به هرحال خوشبختانه  اصفهان مسا له آن چنانی ندارد  ونسبت به جاهائی که جنس فرشها  بد است  رنگها  بداست  بی کیفیت  وتقلبی  است ، خوشبختانه هنوز فرش اصفهان دارای ارزش بالاتری است .

مهدی ئی –  بله همینطور است فرش اصفهان بد نشده است ولی  به روزهم نیست .

نقش وفرش – مساله آن است که باز هم باید برگردیم به گذشته، یعنی اگر دنیا ازماورنگهای جدیدی می خواهد و  می گوید این فرش امروزی رامي خواهیم ، اگربه گذشته  بر می کردیم می بینیم که  فرشها بزرگ شده كوچك  شده ،رنگها درهر منطقه تغئير یافته و ابعاد مختلفي  در گذشته بافته شده است .

مهدی ئی –  همینطور است  اگردرگذشته بزرگ پارچه و حتی  قالی چند ضلعی می بافنند  و هنوز  هم می بافند رختخواب  پيچ وسفره نمکدان و همه را داشتیم به صورت حجمي هم بوده است .مي گويند درزمان خسرو پرويز قاليهاي چهار فصلي بوده كه درهر فصل از قالي همان فصل استفاده مي كردند.

نقش وفرش: بنا به تعریف  شما حتی حجم باقی که در گذشته وجود داشته  نیز و ارزش کاربردی  بوده وبا    حجم بافی بی محتوای امروز که میتوان آنرا یک تجربه  شخصی و ذوقی و تزیینی  تلقی کرد  وقابل توصیه  هم نیست  ،متفاوت بوده است .

مهدی ئی –  حجم بافي حرف تازه اي نيست وآنچه امروز بافته مي شود نه كاربردي است ونه ارزش هنري دارد.حتی ما میتوانیم یک طرح رابارنگهای سنتی متفاوت خودمان رنگ کنیم یک طرح خوب داشته باشیم و بتوانیم بارنگهای متفاوت  ببافتیم  ما حق  نداریم که خودرا دراختیارخريدار قرار دهیم . بایداززمان ودنياي  خود شناخت  داشته  باشیم .

نقش وفرش : البته من  با حرف شما در کليات آن موافقم ولی نباید ازنظر دورداشت که مازمانی درجایی بودیم که خریدار سعی می کردزندگی خودرا بافرش تطبیق دهد کما اینکه امروز اگر کسی فرش گرانقیمت  وباارزش اصفهان  ویاحتی  فرش خود شما را می خرد برای هماهنگی  پرده ومبل   نمی خرد وآنرا برای سرمایه گذاری  ( اعم از معنوی یامادی )  میخرد .

مهدی ئی : البته می توانیم  بازهم  برگردیم یعنی قالی ما آن قدرقدرتمند هست که اگربه زیبا شناسي فرش خودمان کردیم بازهم زمانی خواهد رسید که اول فرش  رابخرند و بعد مبلمان وپرده را .

نقش وفرش : همین را می خواهیم به گویم  یعنی کسی که فرش شمارامي خرد از جنبه های  زیباشناسانه وهنری آن  خوشش می آید حتی ممکن است برای اومصرف کاربردی  نداشته باشد وآنرا تاکند ودرگوشه  ای قرار دهد ولی او می داند که این یک ارزش  فرهنگی و هنری است . زمانی  بوده که فرش  ما دو ارزش ویژه داشته  یکی ارزش زيباشناسي و بصري و ديگري سرمايه اي و ماندگار و فرش براي او زنده بوده و روح داشته و جاوداني بوده  است .اکنون کسانی مثل شما که این نوع فرش خاص را مي بافند به اين دريافت هنري رسيده اند .

درگذشته حتي درفرشهاي روستائی ،دقیقا”این حالت وجود داشته و فرشهايي كه مي بافتند ماندگار بوده است ، ولی امروز به دليل بي علاقگي و بی ذوقی و كم توجهی و سهل انگاری این کیفیت از بین رفته است . بنابراین  باید دنبال این آني باشیم كه از دست رفته آنگاه فرش خودش  خود را  نشان می دهد .

مهدی ئی :یعنی آنقدر  قدرتمند است که می تواند سلیقه  مشتری را در بطن خود داشته باشد. من باید مثالي بزنم  یعنی ما اگربچه خود را خوب تربیت کنیم همه جا جایش  هست ،وقتي همه هنري داشته باشد ، همه سراغش را میگیرند .البته به نظر من فرش با قالي فرق مي كند .قالي ايران هنر ماندگار وجاويدان است .

نقش وفرش :یعنی فرش روح دارد.مثال خوبی زدید.یادم میآید یکی از این جلسات يك آقاي دكتر تكنوكرات                       فرش رابا همبرگر مقایسه که مثلا”باید کاری کنیم که همه جای دنيا در دسترس باشد و دیگری مثلا”با بنز که  هیچکدام  از این نمونه ها ربطي  به فرش ربطی ندارد و فرش يك فرهنگ است .

مهدی ئی:ما باید به فرش ایران و به بافنده ها بیشتر فکر کنیم.متاسفانه  نسل جدیدی که بوجود آمده در اثر آموزیهای بی ارزش و تبلیغات غلط فکر میکنه که قالیبافی هنر حقیری است و قالیبافی راهنروالائی نمی بیند ودوست ندارد  وارد این کار شود. امروز باید اين تبليغ غلط از روي فرش برداشته شود واز قالیبافی  حمایت  شود به  طوری که بچه های همین قاليبافان كار مادران خویش را دنبال  کنند. انقدر بی دلیل کار سخت وحقير نشان داده شده  که دخترهای شهری حاضربه قالیبافی نیستند. ما مخالف زندگی امروزی وزندگی مدرن نيستیم ولي مي توان در كنار زندگی عادی هم  فرش  بافی كرد .

نقش وفرش : حتی دختران روستائی  نیز علاقه به قالیبافی ندارند .

مهدی ئی : بزرگ مردي  می گفت اگر ما لاک ناخن را حلال می کردیم  طرف با لاك ناخن هم  میرفت نماز مي خواند ، ولی اگر بگویم لاک حرام است باید برود و لاک را پاک کند و عبادت کند واو نه لاك را پاك مي كند ونه نماز را مي خواند.  بنابراين یکی آنکه امروز باید  حرمت قالیبافان را بالا ببریم از آنها  قدردانی کنیم  در رادیو  و تلویزیون  آنها را  تشویق و تجلیل کنیم.

دوم اینکه استادان بزرگ و خوب تولید و طراحی را از دست داده ایم و امروزه هیچکس را  نداریم که بتواند جایگزین استادان بزرگی چون ارچنگ و رشتیان  و حاج میرزا آقا امامی شود.امروز دیگر نظیر  استاد بهادری را مگر مادر دهر بزاید.بنابراين بايد بتوانیم استاد تربیت کنیم تا بتوانيم به  شاگردان و هنرجویان خود نیز تعلیم دهیم.البته به دانشجويان هم توصيه ميكنم كه اين رشته را با علاقه و جديت دنبال كنند ودامن استادان را رها نكنند.

ديگر آن كه باید از طراحان  و نقاشان باقيمانده حمایت کنیم.بايد كمك شود تا اين استادان بتوانند به نمايشگاههاي دنيا بروند وبا نيازهاي روز آشنا شوند. امروز وقتی از موزه برلین  بيرون مي آييم احساس غرورمی کنيم وفکرمی کنیم تمام هنرها خلاصه  شده در هنر ايران و آن نیز خلاصه شده در قالی ایران. متاسفانه در استانها موزه فرش نداریم و كتابهاي مرجع مورد نياز در اختیار دانشجویان نیست .همچنین باید حمایتهای اصولی از نوشته های صاحب نظران به عمل  آيد .دانشجوئي  که نمي تواند یک دوربین بخرد چگونه می تواند مشترک مجله هالي بشود.بايد دانشجويان براي كارهاي تحقيقاتي مورد حمايت قرار گيرند.

— رابطه بين تولید کننده وصادر کننده برقرار شود صادرکننده می تواند اطلاعات روز دنیا را به وارد کنند  وبه توليد كننده منتقل  کند . باید کلاسها ی  تبادل  اطلاعات تشكيل شود .  امروز  به ما میگویند رنگ ببافيد رنگی کار کنید موقعی مهماني داشتم ازخانواده سلطنتی بلژیک  بود وقتی از همراه او رسیدم چرا کرم را برداشته است   گفت دوست نداشت ، من گفتم هر رنگی را كه او بخواهد  مي توانيم تولید کنیم .

-رنگرزي خوب نداریم  البته برخی تولیدکنندگان به طور شخصی گاهی رنگرزي خوب می کنند ولي بايد از اصل توليد تا کشت و برداشت و پاک کردن رنگهاي طبيعي  نظارت شود. باید صدور رنگهای گیاهی ممنوع شود. نباید پشمهاي  خوب سنندج و کرمانشاه و غیره  را به افغانستان و كشورهاي ديگر صادر كرد.

نقش وفرش : آبا تشكر از گفته هاي بسيار خوب شما از فرصتي كه به ما دادید ممنونیم و اگر توصيه هاي ديگري داريد بفرماييد.

مهدي ئي : فرش خوب باید بوی هنر بدهد همانطورکه هنرمند باید اخلاق هنری داشته باشد.  در شعر و موسیقی  و ادبیات هم همینطور است. برای تولید فرش خوب باید رنگ خوب ، مواد خوب  فرش خوب طرح رنگرز وتولید کننده خوب را حمایت  کنیم مراکز تحقیقاتی باید علمی برخورد کنند تحقیقاتی انجام دهند که به درد فروش بخورد دانشجویان فرش باید انتخابی باشند و به این رشته علاقه داشته باشند .دانشجو بر حسب  نیاز فرش تربيت شود بايد از انجمنهاي علمي و تحقيقاتي و جشنواره ها  به خصوص ( جشنواره شانه بلورين) كه در عمر كوتاه خود سابقه ممتاز ودرخشاني به جاي گذاشت واز نشريات و تحقيقات مربوط به فرش چه مادي و چه معنوي حمايت نموده و قدر زحمتكشان و هنرمندان و عاشقان قالي ايران پاس داشته شود. در نهایت اینکه حمایت باید از فرش خوب صورت گیرد، زیرا اگر فرش خوب نباشد ،چیزی برای صادر کردن نخواهیم داشت .وبازهم تاكيد مي كنم كه يكي از راههاي رسيدن به اهداف بالا بازگشایی  هنرستانها و به خصوص هنرستان اصفهان است تا بتوان به احياء مجدد فرش ايران كمك كرد.